📎 کار یعنی حرکت!
- منزل آقای رحمتی؟
- بله، بفرمایید.
- آقای حبیب رحمتی؟
- بله، خودمم.
- از آموزش و پرورش نامه دارید. لطفا اینجا رو امضا کنید.
کاغذی که تو دستش بود رو امضا کردم و نامه به دست اومدم داخل. وارد اتاق که شدم، لبه پاکتو پاره کردم و با در اوردن نامه، مشغول خوندن شدم تا اونجا که نوشته بود: «.... تا تاریخ ۸۸/۹/۲۵ به واحد امور مالی آموزش و پرورش مراجعه کنید».
دو روز وقت داشتم و نباید فرصتو از دست میدادم. برای همین تصمیم گرفتم اول صبح قبل از رفتن به مدرسه، ۱ سر برم آموزش و پرورش.
ساعت ۷ و ربع صبح بود که از خونه اومدم بیرون. ساعت ۸ کلاس داشتم و باید تا اون موقع خودمو به مدرسه میرسوندم. ماشینو تو یکی از پارکینگهای خیابون صفاییه گذاشتم و پیاده رفتم سمت خیابون تا خودمو به آموزش و پرورش برسونم.
بعد از تسویه حساب داشتم به سمت ماشین برمیگشتم که دیدم خانمی با سر و وضع نامناسب در حالی که روسریش عقب بود و چادرشو رها کرده بود، داره تو پیادهرو قدم میزنه. حالم گرفته شد. مطمئن شدم مسافره. آخه قم اصلاً همچین صحنههایی نداره و این سر و وضع اصلاً برای این شهر قابل قبول نیست.
نتونستم وجدانمو راضی کنم که از کنار این صحنه بگذرم. بلافاصله به طرف اون خانم رفتم و گفتم:
- خواهر محترم حجابتونو کامل کنید.
- چه خبره آقا؟ ۲ دیقه اومدم تو خیابونای این شهر؛ ۴۰ نفر بهم گیر دادن.!
- بزرگوار این پوشش در شأن شما نیست. شأن شما بالاتر از اینه که چشمای هرز بهتون خیره بشه!
اینو که گفتم: پوششو درست کرد و رفت.
ساعتمو دوباره نگاه کردم. ۵ دیقه به ۸.... در حالی که داشتم با عجله برمیگشتم به سمت ماشین تا خودمو به کلاس برسونم، به فکر فرو رفتم و از اینکه چرا باید اینطور حرمت این شهر مقدس شکسته بشه، متأثر شدم. کاش میشد ۱ فکری برای مدیریت این خانمای مسافر تو سطح شهر کرد و ۱ تدبیری........
سریع خودمو به کلاس رسوندم و با صدای برپای مبصر داخل کلاس شدم. ساعت روی دیوار ۸ و ۲۵ دیقه رو نشون میداد. بعد عذرخواهی به خاطر تأخیر، درسو شروع کردم:
- درس امروز تعریف کار هست. کار در علم فیزیک به معنی حرکته و تو علم فیزیک وقتی شیئی به حرکت در میاد، میگن: کار انجام شده.
صحنه ناگواری که تو خیابون دیده بودم، مانع تمرکز من روی درس شده بود! از جلوی تخته کنار اومدم و نشستم پشت میز و....
- بچه ها همونطور که گفتم کار یعنی حرکت. اما بذارید امروز قبل از اینکه درسو ادامه بدم، موضوع مهمی رو با شما در میون بذارم.......
بعد ادامه دادم:
- عزیزای من ما نباید فیزیکو برای امتحان و مدرکش بخونیم. ما باید از این بحثهای فیزیک، برای زندگیمون درس بگیریم. درس درست زیستن.... درس حرکت.... تا حرکت نکنیم، کاری انجام ندادیم.... بله، ما تا به حرکت نیاییم و جامعه مونو اصلاح نکنیم، این جامعه خود به خود درست نمیشه. نکنه از کنار ناهنجاریهای جامعه بیتفاوت بگذریم. چون این کارهای انجام نشده، روی هم انباشته میشه و نکنه روزی بیاد که این ناهنجاریها اینقدر زیاد بشه که ما کالری لازم برای برطرف کردنشو نداشته باشیم! اگه از الان به فکر نباشیم، خدا میدونه که تا ۱۰ سال دیگه، تو این شهر مقدس کار به کجا میکشه!
حمیدیزاده