تشت رسوایی دراویش از بام مرکز اسناد انقلاب اسلامی بر زمین افتاد
پیوند فراماسونری و دراویش گنابادی
در این گفتار به بهانه سندی که از سوی سازمان اسناد انقلاب اسلامی، منتشر شده است، به جستجوی رایطه شفاف و مغفول مانده این دو فرقه پنهانکار، میپردازیم تا ریشه اغتشاشات اخیر و نافرجام و انحرافات دراویش گنابادی بر همگان روشن شود
زمان تقریبی مطالعه :
10 دقیقه
تاریخ : دوشنبه 1396/12/07 ساعت 08:46
دراویش
با پرده افتادن از چهره خشن وبی مهر دراویش گنابادی در روزهای گذشته که با بی رحمی تمام سه جوان سرباز را در آتش خشم خود سوزاندند، مردم که همواره از دراویش چهره ای قانع و مهربان و ره گشا، در ذهن داشتند، برآن شدند تا از این فرقه چند چهره، بیشتر بدانند.با جستجو در تاریخ دراویش و تاریخ تحولات ایران، به وضوح می توان ردپای فراماسونری را در گذرگاه تطور تاریخی آنان یافت. در این گفتار به بهانه سندی که از سوی سازمان اسناد انقلاب اسلامی، منتشر شده است، به جستجوی رایطه شفاف و مغفول مانده این دو فرقه پنهانکار، میپردازیم تا ریشه اغتشاشات اخیر و نافرجام و انحرافات دراویش گنابادی بر همگان روشن شود.
ریشه های فراماسونری
فراماسونری بعنوان جمعیتی نهانروش و نخبهگرا به الیگارشی یهود باز میگردد که اقدام بر پایهریزی آن در سال 1717 در کشور انگلستان بوده است و همواره به ابزار توطئه انگلو -صهیونیست جهانی مبدل شده و بسیاری از مخالفتهای مسلمانان با آن، ریشه در اساس صهیونیستی این مرام دارد. فراماسونری از نظر تشکیلات، با تکیه بر ایدئولوژی لیبرالی و حمایت های گستردهی بورژوازی اروپا به بازوی سازمانی نظام سرمایهداری لیبرال غرب تبدیل شد ودر دوران اولیه گسترش نفوذ غرب در مشرق زمین، فراماسونری با استعمار رابطه تنگاتنگی پیدا کرد.
میرزا ملکم خان:
"برای این که ایران را به الگوی اروپایی تغییر شکل دهم، تصمیم گرفتم محتوای اصلاحات خود را به لباسی بپوشانم که مردم من بتوانند آن را بفهمند. آن لباس مذهب بود."
فراماسون ادعا دارد که یک طریقت فلسفی برای تربیت انسان است. از اصول دستورهایی که در فراماسونری حاکم است، اینست که عضو آن کاملاً مخفی عمل کرده و اسرار خود را به هیچ وجه افشا نمیکند.
فراماسونری متولد شده در زمان قاجار
در آغاز، برخی از روشنفکران دوره قاجار، سازمان فراماسونری را به عنوان یک سازمان نوگرا، انقلابی و آزادیخواه تصور می کردند که آرمانی جز مبارزه با استبداد و برپایی مردمسالاری و بیداری ملتها ندارد. میرزا ملکم خان آموزههای سیاسی- اجتماعی اروپای قرن نوزدهم و انقلاب فرانسه را که ریشه لیبرالیسم- اومانیسم داشت؛ به ایران آورد و موسس آن در ایران شد.
بیشترین اعضای اصلی فراموشخانه میرزا ملکمخان، دانشجویان سابق دارالفنون بودند. وی هدف خود را از تشکیل «مجمع آدمیت» بدین شرح بیان میکند: "من به اروپا رفته و نظامهای دینی، اجتماعی و سیاسی آنان را مطالعه کردم. روحیه فرقههای مختلف مسیحیت و سازمان جوامع مخفی و فراماسونری را آموختم و به برنامهای رسیدم که باید عقل سیاسی اروپا را با عقل دینی آسیایی با هم به کار گیرد. برای این که ایران را به الگوی اروپایی تغییر شکل دهم، تصمیم گرفتم محتوای اصلاحات خود را به لباسی بپوشانم که مردم من بتوانند آن را بفهمند. آن لباس مذهب بود."
فراماسونی همیشه کوشیده است اقلیت های مذهبی را تحریک کند تا در جوامع مختلف مسأله و تفرقه ایجاد نماید.
انجمن مخفی فراماسونها، یکی از تشکلهای افراطی عصر مشروطه با هدف تسلط بر حکومت و فرهنگ ایران در این زمانه پرتلاطم فعال شد. بر اساس مصوبات این انجمن میبایستی آتش فتنه در کشور روشن شود و هیچگاه خاموش نگردد و تأملی در مصوبات این انجمن نشان میدهد که نزاع با حکومت و تضعیف اسلام با تکیه بر بیگانگان محور اقدامات افراطی آنها میباشد. لازم به ذکر است که، مشروطهخواهان غربگرا، عمدتاً فراماسونر بودند.
فراماسون هادر حکومت پهلوی
در دوره پهلوی، همزمان با گسترش روابط سیاسی با غرب به خصوص انگلستان و نفوذ فراماسونها در سیاست ایران به شدت گسترش یافت و بسیاری از سیاستمداران، نخست وزیران، وزیران، نمایندگان مجلسین و فعالان سیاسی از فراماسونهای سرشناس بودند. در این میان میتوان به نقش فراماسونهای شناخته شده این دوران در یک سری قراردادهای استعماری و شبه استعماری اشاره کرد.«قرارداد الحاقی» یا همان قرارداد «گس-گلشائیان» و مساله «کاپیتالاسیون» از آن جمله هستند.
فراماسونری پس از انقلاب
با پیروزی انقلاب اسلامی اغلب گردانندگان عمده لژهای فراماسونری که از مقامات متنفذ رژیم پهلوی بودند، ایران را ترک گفتند و بدین ترتیب شیرازه تشکیلات فرماسونری در ایران از هم گسست.
@basiratemahdaviat