💠شهید عباس بابایی
🍀در دوران تحصیل در آمریکا، یک روزی در بولتن خبری پایگاه"ریس"، مطلبی درباره ی عباس چاپ شده بود که توجه همه را به خود جلب کرد. مطلب این بود: "دانشجو عباس بابایی، ساعت ۲ بعد از نیمه شب میدود تا شیطان را از خودش دور کند! "
🔹من و بابایی هم اتاق بودیم. بلافاصله ماجرا را ازش پرسیدم. گفت: "چند شب پیش، بی خوابی به سرم زده بود. رفتم میدان چمن پایگاه و شروع کردم به دویدن.
از قضا کلنل"باکستر" فرمانده پایگاه با همسرش از میهمانی شبانه برمی گشتند.
آنها با دیدن من در آن حال شگفت زده شدند. کلنل ماشین اش را نگه داشت و صدایم زد. پرسید: "در این وقت شب برای چه میدوی؟ "
گفتم: "خوابم نمی آمد، خواستم کمی ورزش کنم تا بلکه خسته شوم و بتوانم
بخوابم. "
🔸از توضیحی که دادم قانع نشد. اصرار کرد واقعیت را برایش بگویم. گفتم: "مسائلی در اطراف من میگذرد که گاهی سبب میشود شیطان با وسوسه هایش مرا به گناه بکشاند. در دین ما توصیه شده برای رهایی از این وسوسهها و در چنین مواقعی، سر خودمان را به کاری گرم کنیم، یا اگر مقدورمان بود بدویم، و یا دوش آب سرد بگیریم!