عنایت شهید جواد الله کرم ۶.aac
12.65M
داستان ششم عنایت شهید جواد الله کرم زنگ زدم به خواهرم تو بیمارستان . خدا بهش پسر داده بود . یک نوزاد توپول و خشکل . گفتم خواهر جان مبارک باشه . زد زیر گریه گفته نوزاد مشکل داره گفتن که شاید نمونه.از گریه خواهرم بند دلم پاره شد . گفتم یا حضرت ام البنین نوکر نمی خواهی ،😭😭😭 بی بی برای نوکری خودتون نگهش دارید ............‌..ادامه این داستان همراه با توسل و عنایت شهید مدافع حرم جواد الله کرم را گوش کنید نیت کنید با ذکر صلوات لینک ما را برای عزیزانتون ارسال کنید و ماجرا ها را به گوش مردم برسانید به امید عنایت شهدا😭😭😭هدیه ما به بصیرت عمار https://eitaa.com/joinchat/3461546181Ca2632d5752