عجیب اما واقعی معجزه شهید مدافع حرم یزدی شهید محمد حسین محمد خانی کربلا بودم . اربعین بود . یکی از دوستان را تو بین الحرمین دیدم . دستش تو کار خیر بود . گفت دو نفر داریم خیلی محتاجن می تونی بهشون کمک کنی . من گفتم آره بر گردم ایران . اما ته دلم پیچوندمش . اومدم ایران بهم زنگ زد دوباره پیچوندمش . چشمت روز بد نبینه اگر بگم چی شد😳😳😳😳😳😳😳 ...............ادامه داستان در فایل صوتی زیر ┄┅═✧☫ بصیرت عمار ☫✧═┅┄ 🧭به بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/3461546181Ca2632d5752