FATEMEH♡: یه بار چند سال پیش به خوابم اومد شهید ابراهیم هادی و من اصلا نمیشناختمش تو خواب اذان گفت بعدها فهمیدم این شهید به اذان گفتن معروف بوده دیدم زنده شده و پدر و مادرش کفن رو از رو صورتش باز کردن منم داشتم نگاش میکردم . بعد رو کرد به منو اذان گفت خودشو معرفی کرد و گفت شهید هادی هستم شفاعتت میکنم بعد زدم گوگل دیدم همونه چهره اش! خیلی حالم منقلب شد خیلی گریه کردم از اون روز شد رفیق شهیدم