#تشرفات
#معجزات_اهل_بیت_علیهم_السلام
#معجزات_امام_زمان_علیه_السلام
#هر_روز_با_امام_زمان_علیه_السلام
#حکایت_مهدوی
#حکایت_داستان
#تشرف_در_راه_حج
#تشرف_مرحوم_نمازی 9
🥀 آوارهٔ بیابانها...
🔅قسمت 9⃣
💎تشرف مرحوم آیتالله حاج شیخ اسماعیل نمازی شاهرودی
به محضر مبارک امام زمان ارواحنافداه
👉... یک قرآن کوچکی بغل من بود، به قلبم افتاد که عربهای حجاز به قرآن خیلی مؤمن هستند و عقیده دارند؛ حالا که ما میگوییم: پول بگیرد، میگوید که پول نمیخواهم.
أَنَا أَدْرِی مَعَاکُمْ یکفیکم... ؛
گفت که من میدانم پولی که با خودتان هست، برای شما بس است والاّ من هم هر چه میخواستید به شما پول میدادم. پول لازم ندارید و آن مقداری که دارید، برای شما کافی است.
خب به پول نتوانستیم قانع کنیم؛ قسم دادم به قرآن کوچکی بغلم بود، قرآن را درآوردم به ایشان عرض کردم:
أُقْسِمُک بِحَقِّ هَٰذَا الْقُرآنِ الْکَرِیم إلاّ تُوَدِّینِ بِالْجَرِیِه؛
شما را به این قرآن قسم میدهم که ما را به جریه برسانید».
بعد که قسم دادم، فرمودند:
«إشْ تَحْلفْ بِالْقُرْآن؛ لاتحلف بالقرآن، مرحبا؛
چرا به قرآن قسم میخوری، مرحبا، به قرآن قسم نخور.
:مرحبا! حالا که به قرآن قسمم دادی، من میرسانم شما را».
فرمود: «أَلْمُقَصِّر عَلِیأَصْغَر وَ مَحْمُود بِالْوَسَط...
مقصر علیاصغر است و محمود بنشیند پشت رُل،
من هم مینشینم وسط، تو هم بنشین پهلوی من. به رفقا هم بگو زود سوار شوند».
[و ما اصلاً نفهمیدیم که از کجا اسم این راننده را میداند که میفرماید: راننده، علیاصغر مقصر است، برود بنشیند داخل ماشین.
دو تا راننده داشتیم، یکی اسمش علیاصغر بود یکی محمود بود].
ما به رفقا گفتیم سوار شدند و به علی اصغر هم گفتیم تو برو داخل ماشین و به محمود گفتیم بنشین پشت ماشین.
محمود نشست پشت ماشین و من هم نشستم پهلوی آقا، آقا وسط نشسته بودند، به من فرمود: «قُلْ..
بگو به این محمود، حرکت بده ماشین را و براند ماشین را».
❌اصلا حواسمان نیست که بنزین نداریم...
👈ادامه دارد....
🤲اللهم عجل لولیک الفرج والنصر و العافیه
@basoyazoohor