از لطافت بهاری که با تو بود؛
از طراوت نگاهت که از کنج یک قاب خاتم دلم را پیچکِ خودش میکند؛
از نور وجودت که هنوز هم چلچراغ خانه ماست؛
از کوچه پس کوچه های خاطرمان تا دشتی به وسعت شلمچه؛ عطر تنت پیچیده بابا!
تو بر بلندای زندگی شاهدی بی فروغ رویت چقدر تاریکم و هر گاه به سویت ملتمسانه روی آوردم تو آمین قنوتهای شکسته ام شده ایی
در شانزدهمین روز از اسفند؛ عطر شهادتت پیچید میان بوی اسفند و کُندرِ جانم و تو در امتداد باورهایم همیشه حضور داری و انتها نداری!
#سالروز_شهادت_شهید_فرامرز_ملایری
@bavareparvanegi