آنقدر پاک و خالصی هر وقت با یادت به خواب کوتاه میروم با صدای گریه های شدید خودم بیدار می شوم در چرت کوتاه خویش میبینم روضه خوانی کنار کف العباس روضه ابوفاضل میخواند و من خودم را میان های های گریه هایم گم میکنم نمیدانم این چشمهای گریان مال من هستند یا مالِ تو!
وقتی از خواب بیدار می شوم یادت دلنشین تر از قبل در گوشه قلبم جا خوش می کند و نمِ مختصرِ نشسته بر گوشه چشمهایم حاکی از رؤیای صادقه ایی است که دیده ام
قمر بنی هاشم؛ فدایی زیاد دارد که تا انتهای رود فرات صف کشیده اند
یکی از همین فدایی ها چشمان توست و تا چشم کار میکند ، چشمان تو در فداشدن تکثر یافته و آسمان دلدادگی را پر از نگاهِ نافذ تو کرده است
#قصار
@bavareparvanegi