مشرق، طلوع چشمان توست و مغرب، غروب غریبانه دلت از همین طلوع تا غروب روزگارم ذره ذره سیاه می شود تا به شب میرسم خاطر زلف تو حیرانم میکند و سپیده که از میان زلفهایت میدمد پیر می شوم @bavareparvanegi