بر کبودی بنفشه های رُخِ ماهش آلاله های خون روئیده بود یک بیابان عطش نیز نتوانسته بود جاری اشک را از چشمانش بگیرد بر طبل فتنه میکوبیدند و لبانش زیارت عاشورا میخواند ترنمِ زیارتش در میان هلهله های اهل خانه گم میشد و کبوتران برای ناله هایش سایه بالهایشان را گسترانیده بودند سه روز میهمان آفتاب بود تا کربلا تکرار شود... 🏴 @bavareparvanegi