*پای برهنه رو رمل‌های فکه *تابلوی فاصله تا کربلا و بیت‌المقدس تو هویزه *پتوهای سربازی خوابگاه‌ها *حسینیه حاج‌همت دوکوهه *سلفی گرفتن دسته‌جمعی با رفقا کنار تانک‌های قرازه و ازکارافتاده *گنبدی طلایی وسط یه بیایون *آخرشب تنهایی قدم‌زدن وسط بیابون *هور و آبیگرهای آرام ولی عظیم *تابلوهای خطر که این منطقه پاکسازی نشده و احتمال انفجار مین هست (وگوش‌ندادن‌های‌ما‌!) *غروب غم‌انگیز شلمچه *دلنوشته‌هایی خطاب به شهدا *قول و قرارهامون *و در آخر بغض سنیگنی که نصفه‌شب توراه برگشت توی اتوبوس ته گلو میشینه و هیچ‌جوری هم نمیره...💔