✅ همه ماجرای یک سیلی!
◀️ خیلی ها با انگیزه های مختلف درباره حادثه سیلی به استاندار جدید استان آذربایجان شرقی نوشتند. بنده بعد از تحقیق از یکی از دوستان سپاهی مطلع اصل ماجرا را برایتان نقل می کنم:
ضارب فردی است به نام ایوب علیزاده. ایشان فردی به شدت منزوی، به لحاظ کاری بدقلق و با اخلاق بسیار خاص هستند. علیزاده فرمانده یکی از حوزه های مقاومت در تبریز است. همکاران و اطرافیان به شدت از او ناراضی هستند و درخواست جابجایی او را دارند. روزی سردار خرم برای سرکشی از حوزه، بدون اطلاع قبلی وارد محل کار ایوب می شود. نه نگهبانی در ورودی حوزه حضور دارد و نه نشانی از فعالیت قابل مشاهده است. سردار وارد دفتر علیزاده می شود و او را در حال زالو درمانی می بیند. مشاجره جدی میان دو طرف در می گیرد و سردار با ناراحتی حوزه را ترک می کند. برخلاف نقل های موجود در فضای مجازی، خبری از سیلی و درگیری فیزیکی نیست.
ایوب علیزاده برکنار می شود درحالیکه کینه سختی از سردار به دل گرفته است. روز معارفه این کینه بیرون می زند و در قامت یک کشیده به گوش سردار نواخته می شود!
کل ماجرا همین است. البته اینکه ایوب را کسانی تحریک کرده باشند بعید نیست و یک گمانه جدی است.
اما برخلاف برخی ذهنیت های منفی، سردار خرم فردی مخلص، انقلابی و باتدبیر است و از جنس برخی سرداران خاص(!) نیست. اینکه چرا اینگونه برایش حادثه روی داد می تواند دو حالت داشته باشد؛ یا آزمون و ابتلائی برای ایمان سردار است یا تنبیهی برای یک شهوت قدرت احتمالی..
البته اینکه سردار گفت ضارب را نمی شناسد و پای داعش و.. را به داستان باز کرد برای من هم عجیب بود..
والله اعلم