🔴 بخش دوم از نامه‌ی تحلیلیِ جمعی از مسئولین تشکل‌های انقلابی و فعالین دانشگاهی و حوزوی کشور به مقام معظم رهبری ◀️2️⃣ وضعیت ناشایستِ موجود در شاخص‌های اساسی و قرار گرفتن نهادهای حاکمیتی کشور در راستایی ضدِّ فلسفه‌ی وجودیِ خود: دولت، مجلس، قوه‌ی قضائیه و شورای نگهبان 🔻عدالت، آزادی، مردم‌سالاری و حتی بعضاً استقلال، امروز در کشور ما در وضع ناشایستی به سر می‌برند؛ البته این به آن معنا نیست که هیچ پیشرفت و حرکت مثبتی در این زمینه‌ها در چهل سال گذشته صورت نگرفته است و در برخی مقاطع تاریخ انقلاب روند رو به رشد و فعالیت‌هایی مهم و امیدبخش در این زمینه‌ها نداشته‌ایم؛ بلکه موضوع، وضعیتِ مطلقاً غیرِ قابلِ قبول فعلی‌مان در این شاخص‌های اساسی، و عدمِ تناسبِ چشمگیرِ آن با وضعیتِ قابلِ تحقق و متناسب با ظرفیت‌های عظیم کشور و ملت ایران است؛ و البته آن‌چه موجب نگرانی بیشتر شده، سیر نزولی تحولاتِ کلانِ کشور و روند شتابانِ دور شدنِ هر چه بیشتر از این آرمان‌های اساسی انقلاب اسلامی در چند سال اخیر است. 🔻امروز، یعنی چهار دهه بعد از پیروزی انقلاب، وقتی جهت‌گیریِ کلانِ نظام جمهوری اسلامی و وضعیت کلی و کارکردِ واقعیِ نهادهای حاکمیتی کشور را مورد بررسی قرار می‌دهیم، آن‌چه مشاهده می‌شود صرفاً اشکالاتِ کارکردیِ کوچک یا حتی بزرگ نیست؛ بلکه امروز تقریباً کلیه‌ی نهادهای حاکمیتی، نه تنها راستای کلیِ حرکت‌‌شان در جهت تحقق آرمان‌ها و مأموریت‌های اصیل‌شان نیست، بلکه حتی به ضد فلسفه‌ی وجودی خود تبدیل شده‌اند. 🔹دولت‌مان که قرار بود تبلورِ اراده‌ی ملی و حاکمیت مردم بر مقدرات‌شان باشد، با شکل‌گیری و گسترشِ ساختارهای غیررسمی و غیرانتخابیِ موازی و کاهش مداومِ سهمِ دولت در تصمیم‌گیری‌های کلان و اداره‌ی کشور از طرفی، و مهندسی انتخابات‌ها از طرف دیگر، به وضعی رسیده است که امروز دیگر نمی‌توان آن را مظهر اراده‌ی عمومی ملتِ ایران و مجرای جاری شدن خواست ایشان در اداره‌ی کشور دانست؛ و طبیعتاً رئیس‌جمهوری که برنده‌ی انتخاباتی باشد که از دیدگاهِ مردم انتخابِ بین بد و بدتر است، حتی برای رأی‌دهندگانش نیز نمی‌تواند هیچ امیدی برای بهبود اوضاع را نمایندگی کند، و مردم چنین دولتی را نه از خود بلکه مقابلِ خود حس می‌کنند. 🔹مجلس‌مان که می‌خواستیم خانه‌ی ملت و عصاره‌ی فضائل‌شان باشد، اکنون در وضعیتی است که امیدی نمی‌رود که قانون و طرحی قوی، ملی و به نفع مردم از آن بیرون بیاید؛ مجلسی که سازوکارهای انتخابات آن به گونه‌ای رقم خورده است که به جای شخصیت‌های دلسوز و کاردان و مردمی و دغدغه‌مند، عمدتاً افرادِ سطحِ پایین و ناکارا و بی‌دغدغه که نماینده‌ی هیچ آرمان و اصلاحی نیستند، با هزینه‌های میلیاردی راهی بهارستان شده، و از فرصتِ لابی‌گری و بده‌بستان با مسئولین دولتی و حکومتی منتفع گردند. 🔹قوه‌ی قضائیه‌مان که آن را پناه مردم در مقابلِ متجاوزین به حقوق‌شان دانسته بودیم، خود به کانونِ تحمیلِ ظلم و اجحاف به مردم تبدیل شده است و امروز مردم برای شکایت و فرار از آن پناهگاهی نمی‌یابند؛ دادگاهِ ملی‌ای که جای شاکی و متهم در آن از اساس عوض شده و به جای آن‌که مبارزه‌ی جدی با کانون‌های فاسدِ قدرت و ثروت در دستورِ کارش باشد، مشغول برخورد و فشارهای همه‌جانبه بر عدالت‌خواهان و فسادستیزان و تهدیدکنندگانِ منافعِ آن کانون‌های فاسد شده است. دستگاه قضائی‌ای که قرار بود خواست ملی ایرانیان برای تاسیسِ عدالتخانه را محقق کند، اما امروز از طرفی در سطح پرونده‌های کلان، سوءاستفاده‌ی گسترده‌ی سیاسی و اقتصادی از قدرتِ قضائی را در آن شاهد هستیم، تا جایی که می‌توان گفت این نهاد ملی به بازوی قضائیِ یک حزب سیاسی تبدیل شده که در پوششِ پرونده‌های قضایی اقدام به حذفِ رقیبانِ سیاسی یا امتیازگیری از آن‌ها می‌نماید؛ و از طرف دیگر و در سطح پرونده‌های عمومی، ناکارامدی عظیم و گسترشِ اعمالِ نفوذهای غیرعادلانه و فسادِ روزافزون در این نهاد، چه بسیار زندگی‌هایی را که نابود و چه بسیار دل‌هایی را که از جمهوری اسلامی و زندگی و فعالیت در این کشور ناامید کرده است. 🔹شورای نگهبان‌مان که قرار بود نگهبانِ استوارِ آرمان‌ها و منافع ملی‌مان و مانعِ دست به دست شدنِ صوریِ مناصب بین حلقه‌های بسته‌ی اشرافِ راست و چپ، و تسلط باندهای قدرت و ثروت و قوانین مدّ نظرشان بر مقدرات ملت باشد، اکنون -خواسته یا ناخواسته- خود به مانعی برای انتخاب افرادِ شایسته‌ی مستقلِ موردِ نظرِ مردم تبدیل شده، و مولّدِ چرخه‌های حاکمیتیِ بسته و یارِ کمکی و نگهبانِ قدرتِ اشخاص و احزاب خاص گردیده است. 🌷🕊 ☫ @bazgashtaznimehraheitaa.com/bazgashtaznimehrah 👈ایتا 👇ادامه در بخش بعد