آنکه نامش نمی برم هرگز با رفیقان و نوکر پَستش می زد و می زدند زهرا را هر که با هر چه داشت در دستش مرتضی را رها نکرد اما . آسمان را به بند می بردند علتش را درست یادم نیست شاید از حقد بدر و خیبر بود شاید.... این احتمال هم کم نیست می توان از مغیره ها پرسید شعر از شرم آب گردیده آن یهودی هنوز حیران ست او که دستان کوه را بسته به گمان خودش مسلمان ست؟! می کشاند چگونه کوهی را؟ .....