ذوي القربي چه كساني هستند؟ آن گاه كه ما پيرو كتاب و سنّت باشيم و به راستي بخواهيم از نظر اعتقادي و عملي به آن چه در كلام خداي عزيز و رسول گرامي صلي اللَّه عليه وآله آمده است، عمل كنيم، لازم و ضروري است كه به شخص پيامبر صلي اللَّه عليه وآله مراجعه كنيم و آن حضرت را در اختلاف‌هاي خود به داوري بپذيريم، آن سان كه خداوند سبحان به اين حقيقت امر فرموده است. آن جا كه مي‌فرمايد: «فَلا وَرَبِّكَ لايُؤْمِنُونَ حَتَّي يُحَكِّمُوكَ فيما شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لايَجِدُوا في أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْليًما»؛ به پروردگارت سوگند كه آن‌ها ايمان نخواهند آورد مگر اين كه در اختلاف‌هاي خود تو را به داوري طلبند و پس از داوري تو، در دل خود احساس ناراحتي نكنند و به طور كامل تسليم باشند. از مواردي كه در معناي آن اختلاف شده، آيه «مودّت» است. خداي متعال مي‌فرمايد: «ذلِكَ الَّذي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبادَهُ الَّذينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحاتِ قُلْ لاأَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبي وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فيها حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ»؛ شورا۲۳ اين همان چيزي است كه خداوند بندگانش را كه ايمان آورده و كارهاي شايسته انجام داده اند به آن نويد مي‌دهد. بگو: من هيچ گونه اجر و پاداشي از شما بر اين دعوت درخواست نمي كنم جز دوست داشتن نزديكانم و هر كس كار نيكي انجام دهد بر نيكي اش مي‌افزاييم؛ چرا كه خداوند آمرزنده و قدردان است. امّا پيامبر خدا صلي اللَّه عليه وآله پيش تر معناي «قربي» را بيان كرده و مراد از آن را توضيح داده اند كه در روايت‌هاي شيعه و اهل سنّت آمده است. بنابراين، چرا بايد سخن آن حضرت پذيرفته نشود و اختلاف هم چنان باقي بماند؟! به راستي پيامبر خدا صلي اللَّه عليه وآله مراد از «قربي» را در آيه شريفه تعيين كرده است كه همان خويشاوندان آن حضرت؛ يعني حضرت علي، فاطمه زهرا و دو فرزند آن‌ها عليهم السلام هستند. بنابراين، منظور از «قربي» همين بزرگوارانند؛ آن سان كه منظور از اهل بيت در آيه تطهير با تعيين پيامبر همين سروران هستند. راويان حديث قربي عدّه بسياري از صحابه و بزرگان تابعان اين روايت را در تفسير آيه «مودّت» از پيامبر خدا صلي اللَّه عليه وآله نقل كرده اند كه عبارتند از: ۱. امير مؤمنان علي عليه السلام؛ ۲. سبط اكبر امام حسن مجتبي عليه السلام؛ ۳. سبط شهيد امام حسين عليه السلام؛ ۴. امام سجاد عليه السلام؛ ۵. امام باقر عليه السلام؛ ۶. امام صادق عليه السلام؛ ۷. عبداللَّه بن عباس؛ ۸. عبداللَّه بن مسعود؛ ۹. جابر بن عبداللَّه انصاري؛ ۱۰. ابوأمامه باهلي؛ ۱۱. ابوطفيل عامر بن واثله ليثي؛ ۱۲. سعيد بن جبير؛ ۱۳. مجاهد بن جبر؛ ۱۴. مقسم بن بجره؛ ۱۵. زاذان كندي؛ ۱۶. سدّي؛ ۱۷. فضّال بن جبير؛ ۱۸. عمرو بن شعيب؛ ۱۹. ابن مبارك؛ ۲۰. زرّ بن حبيش؛ ۲۱. ابواسحاق سبيعي؛ ۲۲. زيد بن وهب؛ ۲۳. عبداللَّه نجّي؛ ۲۴. عاصم بن ضمره. پيشوايان حديث و تفسير و آيه مودّت … نزول اين آيه مباركه درباره اهل بيت عليهم السلام را پيشوايان مشهور اهل سنّت در تفسير، حديث و ديگر علوم كه در قرن‌هاي مختلف زندگي مي‌كردند، نقل نموده اند. امام شافعي اين روايت را به صورت قضيه اي مسلّم گرفته و براي آن شعري سروده كه معروف است. اين شعر در كتاب‌هاي معتبر اهل سنّت مانند الصواعق المحرقه آمده است. اينك اسامي برخي از آن‌ها را در ذيل مي‌آوريم: ۱. سعيد بن منصور (درگذشته ۲۲۷ ه) ؛ ۲. احمد بن حنبل شيباني (درگذشته ۲۴۱ ه) ؛ ۳. عبد بن حُميد (درگذشته ۲۴۹ ه) ؛ ۴. محمّد بن اسماعيل بخاري (درگذشته ۲۵۶ ه) ؛ ۵. مسلم بن حجّاج نيشابوري (درگذشته ۲۶۱ ه) ؛ ۶. احمد بن يحيي بلاذري (درگذشته ۲۷۶ ه) ؛ ۷. محمّد بن عيسي ترمذي (درگذشته ۲۷۹ ه) ؛ ۸. ابوبكر بزّار (درگذشته ۲۹۲ ه) ؛ ۹. محمّد بن سليمان حضرمي (درگذشته ۲۹۷ ه) ؛ ۱۰. محمّد بن جرير طبري (درگذشته ۳۱۰ ه) ؛ ۱۱. ابوبشر دولابي (درگذشته ۳۱۰ ه) ؛ ۱۲. ابوبكر ابن منذر نيشابوري (درگذشته ۳۱۸ ه) ؛ ادامه دارد