💠جاماندگان 7⃣[مدّعيان] 🔸 مردي از قبيله‌ي حرّ بن يزيد رياحي بود كه همراه او بود. مي‌گويد: حرّ به من گفت: اي قرّة! آيا اسبت را آب داده‌اي؟ گفتم:‌نه. گفت: ‌نمي‌خواهي آن را آب دهي؟ 🔹قرّه مي‌گويد:‌ به خدا قسم گمان بردم كه مي‌خواهد كناره بگيرد و در جنگ حضور نداشته باشد و دوست ندارد كه من او را ببينم و خبرش را به فرمانده برسانم. لذا گفتم: مي‌روم به او آب بدهم. و از جايي كه حرّ بود دور شدم. به خدا قسم اگر مرا از قصد خود آگاه كرده بود، همراه او به سوي امام حسين عليه السلام مي‌رفتم!! •┈┈••✾•◈💠◈•✾••┈┈• 🔺کانال رسمی نشر آثار حضرت آيةالله حاج شیخ کاظم ضرّابی مدّ ظلّه العالي: 🍃@behar_zarrabi