💠ماجرای آن مرد جهنمی 💠 🌀شبى اميرالمومنين(ع) از مسجد كوفه بيرون آمد و كه به منزل برود. يك چهارم شب سپرى گرديده وكميل بن زياد با آن حضرت بود. بين راه از در منزل مردى عبور كردند كه در آن وقت شب با صداى گرم و حزن آور قرآن مى خواند و اين آيه شريفه را تلاوت مى نمود: أمّن هو فانت آناء الليل ساجدا و قائما يحذر الآخرة و يرجو رحمة ربّه قل هل يستوى الذين يعلمون و الذين لا يعلمون انما يتذكر اولوالالباب .((1 كميل در باطن ، عمل او را بسيار نيكو تلقى نمود و به شگفت آمد، بدون اين كه سخنى بگويد. ناگاه حضرت على(ع) متوجه او شد و فرمود: آهنگ اين مرد تو را به شگفت نياورد، او جهنمى است و به زودى تو را از وضعش آگاه خواهم ساخت . كميل سخت متحيرشد، از اين جهت كه اولا انديشه درونش براى امام(ع) مكشوف و مشهود است وثانيا اين كه با قاطعيت مى فرمايد اين قارى قرآن ، جهنمى است . طولى نكشيد كه جنگ خوارج پيش آمد. عده اى با پيروى از انديشه باطل خود به دشمن گرايش يافتند ومقابل امام معصوم(ع) قيام نمودند و كشته شدند. على(ع) بين سرهاى جدا شده آنان عبور مى كرد و شمشير در دست داشت. كميل بن زياد با آن حضرت بود. فوضع رأس السيف على رأس من تلك الرؤوس و قال ياكميل أمّن هو قانت آناء الليل ساجدا و قائما أى هو ذلك الشخص الذى كان يقراء القرآن فى تلك الليلة فأعجبك حاله.(2) نوك شمشير را بر يكى از سرهاى جدا شده گذارد و متوجه كميل گرديد و آيه شريفۀ أمّن هو قانت آناء الليل را قرائت كرد و فرمود: اى كميل ! صاحب اين سرشخصى است كه در آن شب ، قرآن مى خواند و تو از حسن حالش به شگفت آمده بودى. ((3 پی نوشت ها:  -1سوره مباركه زمر،آيه 9. 2- بحارالانوار، ج 33، ص 400. 3- شرح و تفسير دعاى مكارم الاخلاق ، ج 3، ص 404. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌ 📌نشر حداکثری با شما🌹 ╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗   @behesht_jahanam ╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝