'✨.☘' ‌‌‌ میخواست‌براۍ‌عروسیش‌ڪارٺ‌دعوت بنویسہ،اول‌رفتہ‌بود‌سراغ‌اهل‌بیت یک‌ڪارٺ‌نوشتہ‌بود‌براۍ‌امـام‌رضا،مشهـد یک‌ڪارٺ‌براۍ‌امـام‌زمـانﷻ، مسجـد‌جمڪران یک‌ڪارٺ‌هم‌بہ‌نیّت‌حضرٺ‌زهراۜ انداختہ‌بـود‌‌توۍ‌ضریح‌حضرٺ‌معصومہۜ قبل‌از‌عروسی‌بی‌بی‌اومده‌‌بـود‌بہ‌ خوابش،فرموده‌بودن: "چرا‌دعوت‌شما‌را‌رد‌ڪنیـم؟ چرا‌بہ‌عروسـۍشما‌نیایم! ڪی‌بهتر‌از‌شما؟ ببین‌همہ‌آمدیم،‌شما‌عزیز‌ما‌هستی:)).." شهـید‌مصطفی‌ردانی‌پور ‌‌ ــــــــــ'☘.✨'ــــــــــ 𝓳𝓸𝓲𝓷⇢@behesht_kochak