بهشت ثامن الائمه
رکورد زودترین آماده شدن؛ ۴ دقیقه جلسه ساعت ۸ و نیم شروع می‌شد و من ۸ و ربع تازه از خواب بیدار شدم. همیشه در سردترین، گرم‌ترین و بد آب و هواترین روزهای سال ما جلسه داریم و تعطیلات مرسوم کشور برای ما تعطیل نیست. امروز اولین برف زمستانی به کرج رسید و ما وسط همین برف و سرما جلسه داشتیم. ما یعنی تعدادی از خانم‌های خوش فکر که هر ماه یک بار دور هم جمع می‌شویم تا کارها و برنامه‌های موسسه دخترانه بهشت‌ثامن‌الائمه را مورد ارزیابی قرار بدهیم. اصطلاح یک جمله‌ای این همه حرف می‌شود؛ امروز اتحادیه داشتیم. قرار بود دوست عزیزی زحمت رساندنم به اتحادیه را بکشد. از صدای ایستادن چرخ‌های ماشین جلوی در خانه؛ یک دفعه مثل مرده‌ای از قبر بلند شدم، انگار که چرخ‌های ماشین صدای صور حضرت اسرافیل بود. بدو بدو رخت‌خوابم را مرتب کردم و بشمر سه، صورت شستم و پالتو را بدون بستن دکمه‌ها پوشیدم. دوستم پیام داد که جلو درتون هستم، فرصت جواب دادن نداشتم. همین که انقدر سریع ویندوزم بالا آمده بود و در کسری از ثانیه فهمیدم او کیست؟! من کیستم و کجا قرار است برویم و چرا جلوی در خانه ما زیر بارش شدید برف ایستاده یعنی دمم گرم. روسری و چادر را بدون مرتب کردن سرم گذاشتم و کفش پوشیده نپوشیده سوار ماشین شدم و بقیه مراحل آماده شدن ماند برای داخل ماشین. ولی این وسط خوراکی که از روز قبل آماده کرده بود به جلسه ببرم جا ماند و حالا خودم مجبورم تنهایی بخورم.‌ با دوست عزیزم خیابان‌های خالی و برفی را پشت سر گذاشتیم و رفتیم تا مسئول جلسه را سوار کنیم.‌ مسئول موسسه ما سه تا و نیم بچه کوچولو دارد. سه تا را خوابانده بود و با بار شیشه‌‌ای که داشت، سوار ماشین شد. به جلسه که رسیدیم هر کدام از خانم‌ها که بیشترشان مادر بودند، سر ساعت رسیدند. چون جمعه بود و هوا سرد، بچه‌ها مانده بودند خانه. دور هم صبحانه خوردیم و جلسه شروع شد. از اردوی قم هفته بعد تا جشن نیمه شعبان سوم اسفند و بررسی کارگروه رسانه بحث‌هایی بود که درباره ریزکاری‌هایش صحبت کردیم و به نتیجه رسیدیم. عجیب‌تر اینکه بچه‌های رسانه با دوتا نوزاد کوچولو خودشان را رسانده بودند و مادری اینجا مانع فعالیت فرهنگی نیست. آخر کار هم در این هوای سرد برفی آش داغ خیلی چسبید. برای فعال‌فرهنگی جمعه تعطیل نیست. مخصوصا اگر یک پای جلسه برنامه جشن تولد امام زمان باشد. خبرهای خوبی از این جلسه به زودی رسانه‌ای می‌شود. همراه ما باشید. 🖌نویسنده‌ای که نمی‌خواست نام‌ش را بدانید😂 @beheshtesamen