سلام بنده دو تا زنداداش گل دارم.پس توصیه هایی که میکنم خدمتتون از رو تجربه است.(14 سال تجربه!!! ) با توجه به توصیفاتی که کردید از رفتارتون بهتون این پیشنهادات رو میکنم.سعی کنید برای خوبی هاتون حد و مرز قاءل بشید.سعی کنید رفت و آمدتون به منزل مادرشوهرتون حد و مرز داشته باشه.مثلا زنداداش بزرگ من هفته ای یه روز میان منزل ما.اکثر اوقات یه وعده مثلا شام تشریف میارن اما گاهی ، مثل امروز، از صبح اومدن خونمون.به نظرم اینطور رفت و آمد خیلی خوبه.نه زیاد، نه کم. لازم نیست خونه ی مادرشوهرتون خیلی کار کنید.مادرشوهرتون کارها رو انجام بده و شما تو بعضی کارا کمکشون کنید.این شما هستید که تعیین میکنید خانواده شوهر ته چه اندازه ازتون انتظار کار کردن داشته باشن.مثلا من مامانم کارها رو انجام میده اما زنداداشام مثلا ظرفهای شام و میشورن. یا اگه مهمون داریم زنداداشام زودتر میان و به مادرم کمک میکنن.اینطوری کار کردن شما به عادت برای خانواده ی شوهرتون تبدیل نمیشه. وقتی خواهر شوهرتون کار نمیکنه لزومی نداره شما خیلی به خودت فشار بیاری.الان تازه ازدواج کردید انرژی زیاد دارید.همیشه که اینطور نیست.اگه بهشون عادت بدید بعدها که کمی انرژیتون کم بود و کمتر کمک کردید حرفای خاله زنکی میزنن که خون عروس به جوش میاد... برای مادرشوهرتون دل بسوزونید .فکر کنید ایشون مادرتونن. از زنداداشتون انتظار دارید با مادرشوهرتون چطور برخورد کنه؟ شما هم همون برخورد رو با مادرشوهرتون داشته باشید.اگه مریض شدن بهش زنگ بزنید.جویای احوالشون بشید.ازشون پرستاری کنید.اگه لازم بود بیاین خونشون یا ایشونو ببرید منزلتون. اما اگه مریض بود.نه همیشه... فرمودید هفته ای دو بار زنگ میزنید.این در صورتی خوبه که مادرشوهرتون هم به شما زنگ بزنن.اگه ایشون زنگ نمیزنن شما هفته ای یه بار زنگ بزنید کافیه. گذشت داشته باشید .دو تا خواهر روزی دو بار به هم بحث میکنن و بعدش با هم خوب میشن.حالا اگه بین شما و مادرشوهرتون سالی دو بار یه بحث کوچیک ( در حد دلخور شدن، نه در حد بحث و جدل!!!) پیش اومد.شما سعی کنید ببخشید.البته اگه براتون مقدوره ... اگه مادرشوهرتون نسبت به شما رفتار پسندیده ای نداشت و شما برای حفظ آرامش مجبور شدید سکوت کنید و چیزی نگید.لازم نیست همیشه همه چیزو تو خودتون بریزید.وقتی شرایط مساعد بود به همسرتون بگید.البته با آرامش.مثلا بگید فلان رفتار مادرتون منو ناراحت کرد.دوست ندارم دیگه تکرار شه.در همین حد. اینکه فرمودید دوست دارید با مادرشوهرتون تو یه خونه زندگی کنید، یه کم جای تامل داره.خب اون زن تنهایی .من تجربه ای در مورد مادرشوهر تنها ( بدون پدر شوهر ) ندارم.اما اگه پدرشوهرتون در قید حیات می بودند بهتون این توصیه رو میکردم که با خانواده ی شوهر تو یه خونه زندگی نکنید.در کل اصل دوری و دوستی تو ارتباط با خانواده شوهر خیلی کاربردی و مفیده.اما شرایط شما فرق داره.و مادرشوهرتون یه زن تنهاست.بهتره با مادرتون تو این زمینه مشورت کنید. تو جمع فامیل با مادرشوهرتون خوب رفتار کنید و اگه ازشون دلخورید، تو جمع این دلخوری رو با رفتارتون نشون ندید.اینطوری مادرشوهرتون بیشتر بهتون افتخار میکنه. بیش از حد با افراد صمیمی نشید.اما عبوس و عنق هم نباشید. اجازه بدهید در کنار شما راحت باشند.اما بیش از حد صمیمی نشید. @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿