بِه‌ْروز☀️
*مصاحبه اختصاصی به‌روز با معاون قرآنی وزارت ارشاد، دولت نهم* *دیدار با ماموستا شیخ الاسلام* 🌻بخش سوم🌻 مشغول گفتگو بودیم ولی یک چیز ذهنم را درگیر کرده بود؛ تابلوهای خطی و نقش برجستهٔ روی دیوار که همگی مزین به نام مبارک پنج تن علیهم السلام بودند دل را به دریا زدم و پرسیدم: «شیخ! جریان این تابلوها چیست؟» چهره‌اش در هم رفت. با دلخوری جوابم را داد: « ما اهل سنت اگر بیشتر از شما به اهل بیت ارادت نداشته باشیم کمتر نداریم.»🌷 چند لحظه به فکر فرو رفت و ادامه داد: «بگذارید ماجرایی را برایتان تعریف کنم.» و ما سراپا گوش... « چند هفته پیش، تهران اجلاس مجلس خبرگان بود و ما هم حضور داشتیم. یکی از حضار بحثی را طرح کردند که از مباحث اختلافی بین شیعه و سنی بود و اهانتی هم شد و من وحشت کردم. چون می دانستم اگر این موضوع از مجلس خبرگان بیرون برود فتنه‌ای برپا می‌شود که نمی‌توان به راحتی جمعش کرد. با همین نگرانی از جلسه برگشتم. شب با همین حال اضطرار به حضرت زهرا سلام الله علیها توسل کردم و گفتم خانم اگر این مشکل به دست شما حل نشود فتنه‌ای سنگین به راه می‌افتد. فردا طبق معمول برنامهٔ اجلاس، خدمت مقام معظم رهبری رسیدیم. طبق روال، رئیس مجلس خبرگان و رئیس دبیرخانهٔ اجلاس گزارش دادند و نوبت صحبت رهبری بود. منتها آقا رو به من فرمودند شیخ امروز می خواهم شما صحبت کنید. من آمادگی نداشتم ولی به اصرار ایشان بلند شدم برای صحبت و به دلم افتاد با این دو بیت شروع کنم: *یا رب به رسالت رسول الثقلین یا رب به غزا کنندهٔ بدر و حنین عصیان مرا دو حصه کن در عرصات نیمی به حسن ببخش و نیمی به حسین* وسط‌های شعر دیدم جمعیت گریه می‌کنند. بعد آقا فرمودند شیخ دوباره بخوانید و دوباره خواندم. خود آقا گریه کردند.مراسم با این حال خوب تمام شد، انگار نه انگار که دیروز آن اختلاف در جمع ایجاد شده بود. خود رهبری هم از ماجرای دیروز خبری نداشتند. اتفاقاً آن آقای روحانی هم که دیروز مطالبی گفته بود آمد، روبوسی و عذرخواهی کرد. من یقین دارم که آن فتنه را فاطمه زهرا سلام الله علیها از جامعه برطرف کردند.»😭 پایان @BehrouzTeam🌈🌤