حکایت جنایت (این داستان واقعی است) قسمت اول😔 مادر دوسه روزیست مثل سالهای قبل سرماخورده است فرزندان او را اجباراً به بیمارستان می برند و تست کرونایش مثبت اعلام می شود و بستری میشود پرسنل بیمارستان از فرزندان می خواهند که پدر را هم برای تست کرونا بیاورند قسمت دوم😔 پدر شدیدا سرحال و روبه راه به مسجد رفته است، فرزندان به مسجد می روند و پدر را مجبور می کنند به بیمارستان برود و تست بدهد مخالفتهای پدر برای نرفتن به بیمارستان بی فایده است و تستش را هم مثبت اعلام می کنند قسمت سوم😔 پدر به محض شنیدن مثبت شدن تست کرونایش دچار ترس عجیبی می شود سردرد عجیبی می گیرد دچار بی اختیاری ادرار می شود و موقع رفتن از تخت می افتد و به سرش ضربه میخورد قسمت چهارم😔 پزشکان تشخیص سکته مغزی میدهند فورا او را به اتاق عمل می برند در حین جراحی ،به کما می رود و قسمت پنجم😔 پدر روز بعد فوت می کند قسمت ششم😢 مادر به خانه بر می گردد و بیمارستان اعلام می کند نتیجه ی تست مادر را اشتباهی مثبت اعلام کرده قسمت آخر😭 فرزندان تا اخر عمر با عذاب وجدان داغ پدر را تحمل می کنند....