پنجاه ویژگیِ پیامبر اکرم: صلی‌الله‌وعلیه‌وآله‌وسلم ۱ـ هنگام راه رفتن با آرامی و وقار راه می‌رفت ۲ـ در راه رفتن قدم‌ها را بر زمین نمی‌کشید. ۳ـ نگاهش پیوسته به زیر افتاده و بر زمین دوخته بود. ۴ـ هرکه را می‌دید مبادرت به سلام می‌کرد و کسی در سلام بر او سبقت نگرفت. ۵ـ وقتی با کسی دست می‌داد دست خود را زودتر از دست او بیرون نمی‌کشید. ۶ـ با مردم چنان معاشرت می‌کرد که هرکس گمان می‌کرد عزیزترین فرد نزد آن حضرت است. ۷ـ هرگاه به کسی می‌نگریست به روش ارباب دولت با گوشه چشم نظر نمی‌کرد. ۸ـ هرگز به روی مردم چشم نمی‌دوخت و خیره نگاه نمی‌کرد. ۹ـ چون اشاره می‌کرد با دست اشاره می‌کرد نه با چشم و ابرو. ۱۰ـ سکوتی طولانی داشت و تا نیاز نمی‌شد لب به سخن نمی‌گشود. ۱۱ـ هرگاه با کسی، هم صحبت می‌شد به سخنان او خوب گوش فرا می‌داد. ۱۲ـ چون با کسی سخن می‌گفت کاملا برمی‌گشت و رو به او می‌نشست. ۱۳ـ با هرکه می‌نشست تا او اراده برخاستن نمی‌کرد آن حضرت برنمی‌خاست. ۱۴ـ در مجلسی نمی‌نشست و برنمی خاست مگر با یاد خدا. ۱۵ـ هنگام ورود به مجلسی در آخر و نزدیک درب می‌نشست نه در صدر آن. ۱۶ـ در مجلس جای خاصی را به خود اختصاص نمی‌داد و از آن نهی می‌کرد. ۱۷ـ هرگز در حضور مردم تکیه نمی‌زد. ۱۸ـ اکثر نشستن آن حضرت رو به قبله بود. ۱۹ـ اگر در محضر او چیزی رخ می‌داد که ناپسند وی بود نادیده می‌گرفت. ۲۰ـ اگر از کسی خطایی صادر می‌گشت آن را نقل نمی‌کرد. ۲۱ـ کسی را بر لغزش و خطای در سخن مواخذه نمی‌کرد. ۲۲ـ هرگز با کسی جدل و منازعه نمی‌کرد. ۲۳ـ هرگز سخن کسی را قطع نمی‌کرد مگر آنکه حرف لغو و باطل بگوید. ۲۴ـ پاسخ به سوالی را چند مرتبه تکرار می‌کرد تا جوابش بر شنونده مشتبه نشود. ۲۵ـ چون سخن ناصواب از کسی می‌شنید. نمی‌فرمودـ« چرا فلانی چنین گفت» بلکه می‌فرمود « بعضی مردم را چه می‌شود که چنین می‌گویند؟» ۲۶ـ با فقرا زیاد نشست و برخاست می‌کرد و با آنان هم غذا می‌شد. ۲۷ـ دعوت بندگان و غلامان را می‌پذیرفت. ۲۸ـ هدیه را قبول می‌کرد اگرچه به اندازه یک جرعه شیر بود. ۲۹ـ بیش از همه صله رحم به جا می‌آورد. ۳۰ـ به خویشاوندان خود احسان می‌کرد بی آنکه آنان را بر دیگران برتری دهد. ۳۱ـ کار نیک را تحسین و تشویق می‌فرمود و کار بد را تقبیح می‌نمود و از آن نهی می‌کرد. ۳۲ـ آنچه موجب صلاح دین و دنیای مردم بود به آنان می‌فرمود و مکرر می‌گفت هرآنچه حاضران از من می‌شنوند به غایبان برسانند. ۳۳ـ هرکه عذر می‌آورد عذر او را قبول می‌کرد. ۳۴ـ هرگز کسی را حقیر نمی‌شمرد. ۳۵ـ هرگز کسی را دشنام نداد و یا به لقب های بد نخواند. ۳۶ـ هرگز کسی از اطرافیان و بستگان خود را نفرین نکرد. ۳۷ـ هرگز عیب مردم را جستجو نمی‌کرد. ۳۸ـ از شر مردم برحذر بود ولی از آنان کناره نمی‌گرفت و با همه خوشخو بود. ۳۹ـ هرگز مذمت مردم را نمی‌کرد و بسیار مدح آنان نمی‌گفت. ۴۰ـ بر جسارت دیگران صبر می‌فرمود و بدی را به نیکی جزا می‌داد. ۴۱ـ از بیماران عیادت می‌کرد اگرچه دور افتاده ترین نقطه مدینه بود. ۴۲ـ سراغ اصحاب خود را می‌گرفت و همواره جویای حال آنان می‌شد. ۴۳ـ اصحاب را به بهترین نام هایشان صدا می‌زد. ۴۴ـ با اصحابش در کارها بسیار مشورت می‌کرد و بر آن تاکید می‌فرمود. ۴۵ـ در جمع یارانش دایره وار می‌نشست و اگر غریبه ای بر آنان وارد می‌شد نمی‌توانست تشخیص دهد که پیامبر کدامیک از ایشان است. ۴۶ـ میان یارانش انس و الفت برقرار می‌کرد. ۴۷ـ وفادارترین مردم به عهد و پیمان بود. ۴۸ـ هرگاه چیزی به فقیر می‌بخشید به دست خودش می‌داد و به کسی حواله نمی‌کرد. ۴۹ـ اگر در حال نماز بود و کسی پیش او می‌آمد نمازش را کوتاه می‌کرد. ۵۰ـ اگر در حال نماز بود و کودکی گریه می‌کرد نمازش را کوتاه می‌کرد.