موضوع دیگر بسیار مهم، مبحث امنیت است. حوادث قزاقستان سران این کشورها را بسیار ترساند، آن‌ها متوجه شدند که خطر بیش از آن چیزی که فکر می‌کنند تهدیدشان می‌کند و می‌تواند باعث فروپاشی سیاسی و فکری آن‌ها شود. در همه سال‌های گذشته این کشورها هیچ مداخله‌ای از طرف ایران ندیدند، بلکه در حادثه قزاقستان طرف ایرانی کمک بسیاری به مقامات قزاق کرد و اطلاعات ذی‌قیمتی را از عناصر فعال در سوریه که از ترکیه به این کشور بازگشته بودند در اختیار آن‌ها گذاشت. تجربه سترگ و بزرگ ایران در مبارزه با تروریسم و گروهک‌های تکفیریِ وهابی باعث علاقمندی بیش از پیش این کشورها به همکاری با ایران شده است. فعال شدن هسته‌های گروهک‌های تکفیری در افغانستان و ارتباط ثابت و مداوم آن‌ها با عناصر خفته خود در کشورهای آسیای مرکزی و ضعف این کشورها در شناسایی و سرکوب این عناصر در کنار درگیر شدن روسیه به عنوان بزرگ‌‌ترین شریک امنیتی آن‌ها در جنگ آن‌ها را بناچار سراغ ایران آورده است. اینکه قول و قرارها و وعده‌ها برای همکاری امنیتی در چه سطحی است، هنوز مشخص نیست اما واضح است که کشوری مانند تاجیکستان با مرزهای کوهستانی که امنیت بخش بزرگی از آن بر عهده ارتش روسیه است همچنان برای کنترل این مرزها ضعیف است. حضور پهپادی ایران در تاجیکستان تجربه‌ای قابل توجه است که می‌تواند در سایر کشورها این حوزه تکرار شود. در پایان باید گفت، سرگرمی دو کشور روسیه و ترکیه به عنوان مهمترین طرف‌هایی که در چند دهه گذشته بازیگران فعالی در آسیای مرکزی بوده‌اند فرصت بی‌نظیری را در اختیار کشورمان گذاشته است. جنگ روسیه و اوکراین حتی اگر به پایان برسد باعث نخواهد شد تا تحریم‌های این کشور برداشته شود بنابراین سران این کشورها به تهران آمدند تا عصر جدیدی را در روابط دوجانبه باز کنند. باید این فرصت را دو دستی چسپید. کشورهای آسیای مرکزی می‌توانند منبع مهمی برای تامین امنیت غذایی ایران و البته بازار مصرف خوبی برای کالاهای تولیدی کشورمان باشند.