🐠🐟🐠🐟🐠🐟🐠
#تمثیل ۱۱۲
مثل ماهی🐠
🐠ماهی بیچاره گذارش به کنار ساحل میافتد، ♒️
🎣کرمی معلق میبیند و غافل از آنکه در
پس آن قلابی تیز در کمین نشسته است،
با چه⤵️
حرص و شتاب و ولعی شتابان به سراغ آن میرود و آن را به دهان میکشد🎣
و همین که از دریا بالا آمد، چه لرزهاي بر اندام اومیافتد.🎣
تازه میفهمد چه داده و چه گرفته است.☹️
آنچه داد دریاست و آنچه گرفت، یک کرم، آن هم مرده و فرو نبرده!🐛
حال قصه یوسف(ع) یک چنین معامله اي را به نمایش میگذارد،
و از مردمی یاد میکند که یوسف(ع) را دادند و در عوض درهمی چند گرفتند.‼️
⏪ آنان یوسف را فروختند به بهایی اندك یعنی درهمی چند.
و آنان نسبت به یوسف بیرغبت بودند.😠
〽️البته چنین معامله اي براي ما نباید جاي هیچ شگفتی داشته باشد، ❎
Ⓜ️چون در حقیقت این داستان داستان ما نیز بوده و هست.
«بشنوید اي دوستان این داستان
خود حقیقت نقد حال ماست آن»
🌐به قول مولانا اگر باور نمیداري سري
به بازار شهر بزن تا با چشم خود و به
عیان چنین معامله اي را بارها و بارها ببینی.‼️
«در شهر ما نک احمقی خوش میفروشد یوسفی
باور نمیداري ز من، بازار شو، بازار شو»
⭕️با این تفاوت که آنها یوسف را فروختند و ما خداي یوسف را. ‼️
⭕️چون وقتی کسی به دروغ جنسی که
ده تومان ارزش دارد را به یازده تومان میفروشد، ❎
او خدا را به یک تومان داده است،♨️
‼️ پس باز هم به فروشندگان یوسف!
این است که حافظ خیرخواهانه نصیحت میکرد و میگفت:🔰🔰
«یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد
آنکه یوسف به زر ناسره بفروخته بود»
🐠🐟🐠🐟🐠🐟🐠
@TanhamasirLezatbandegi