حضرت دوباره دعا کرد بارالها! امید رو بهش برگردون پیرمرد بلن شد و دوباره مشغول کار شد👌 اومد جلو و عرض کرد ای پیرمرد!!! من دو تا حال متفاوت از شما دیدم قضیه چیه؟؟ گفت اون موقعی که بیل رو انداختم به خودم گفتم تو دیگه پیر شدی، بسه کار کردن😖 چرا به خودم زحمت بدم و تلاش کنم لذا بیل رو انداختم و دراز کشیدم