. ...ماجرا این نیست که آدم‌ها روی امکانات شما حساب کنند. باید بدانند که این‌جا یک راه هم‌عهدی و برادری است، نه اینکه من یک طرف ماجرا می‌ایستم و عده‌ای هم این‌جا آدم‌های خوبی‌اند و کار می‌کنند. بلکه باید مسئولیتی بر عهده بگیری. این راهِ «مسئولیت بر عهده گرفتن» است. این‌طور نیست که من برای تو کاری می‌کنم. اصلاً از من کاری برنمی‌آید. من حق برادری نسبت به تو دارم. شاید این‌ها مقداری مبهم باشد. این‌جا یک دیالوگ است که باید مراقب دو سر آن بود. یک طرف ماجرا این است که باید بدانی این فرد مهم است و نه توانایی‌هایش. یک طرف دیگر این است که او هم باید همین را بفهمد و متوجه شود که این‌جا یک فرصت و وقت است. این‌جا امکانات به آن معنی نیست. این‌جا حضور همین آدم‌هایی است که به‌ خاطر خدا دور هم جمع شده‌اند تا مسیری را پیش ببرند. این‌جا این‌طور نیست که بگویی این‌جا جای خوبی است که امکاناتشان را می‌دهند تا ما مصرف کنیم و بعد هم به منافع مادی می‌رسیم. طوری نیست که کسی بتواند مثلاً دنبال کار کارمندی باشد یا دنبال نسبتی باشد تا بیاید و کار مشخصی را انجام بدهد و در قبالش امکاناتی بگیرد و برود. باید کار را برای رسیدن به نتیجه بر عهده بگیرد. این باید روشن شود و این به مناسباتی برمی‌گردد که شما ایجاد می‌کنید. 📚 گفتار‌هایی درباره دانش بنیان 🖊 حجه‌الاسلام امیر نجات‌بخش @soha_bookmag