سلام و عرض ادب
مدتی است میخواهم مطالبی را بنویسم منتهی تأمل میکنم و آن را به تعویق میاندازم؛ ضمن احترام به نظرات کلیه دوستان اعم از آن بزرگوارانی که دیدگاه منفی به آقای جلیلی دارند و آن هایی که دیدگاهشان مثبت است...
به نظر بنده باید بپذیریم ظرفیت افراد مختلف در جبهه انقلاب متفاوت است و این هم یک دلیل مشخص دارد و آن سرشت و طبیعت متفاوت این افراد است، باید این نکته را در نظر بگیریم و برای همه در جریان انقلاب نقش و جایگاه قائل شویم، باید بیاموزیم که ما در مرحله جامعهپردازی هستیم باید بیاموزیم درگیر دو قطبیها و اسیر "این-آری، آن-نه" نگردیم، باید بیاموزیم تکفیر مسیر درستی نیست به ویژه در این مقطع زمانی مهم از مسئولیتهایی که در بیانیه گام دوم متوجه ما است.
من نمیدانم دوستان در فضای انتخابات گذری به ستادهای نامزد رقیب آقای پزشکیان داشتند یا خیر، به راحتی می توان دید عقبه جوان و نسل Z جریان اصلاحان به شدت ضعیف است و برای محاسبات سیاسی و جریانشناسی این جریان در آینده قابل توجه نیست، از طرفی در نقطه مقابل ظرفیت جوان و نوجوان جریان انقلاب برجسته است منتهی چه میشود که این ظرفیت را نمیتوانیم به حرکت و پویایی جریان انقلاب گره بزنیم؟ این یک پرسش اساسی است.
به نظر من مهمترین دلیلش همین تشتتها، همین گیر کردنها و همین دوقطبیهایی است که این ظرفیت را به حاشیه برده است هرکدام ما درگیر جزیره خودش است، درگیر دغدغههای فردی وبعضا گروهی خودش و نتوانستهایم این قطرات فردی و گروهی خودمان را به دریای مواج و موثر اجتماعی تبدیل کنیم.
بنده به عنوان عضو کوچکی از خانواده شهداء این ملت و این کشور به زعم خودم از برخی از دوستانی که در آتش چنین تشتهایی میدمند نخواهم گذشت و آن دنیا با ایشان محاجّه خواهم کرد، باور بفرمایید دغدغهمندان و بزرگوارانی چون آقای وحید اشتری، حجت الاسلام آقای رسایی، حتی افرادی چون آقای رائفی پور خواسته یا ناخواسته با تشدید چنین دو قطبیهایی در حال فرسایش درونی جریان انقلابی هستند و در ریزشهای این جریان سهیم هستند و باید در پیشگاه خداوند و شهداء روزی پاسخگو باشند.
دقت کنیم برای این که به چنین نقطه ای برسیم برای این که نسل محرک و پویای کشور از آنِ انقلابیها باشد نه جریان غرب زده رهبری بالغ بر سه دهه سرمایهگذاری کردهاند و انرژی گذاشتهاند؛ پس به راحتی با این دو قطبیها این تلاشها را تبدیل نکنیم به هبائاً منثوراً !
سفره انقلاب را گسترده بدانیم، برای هر فردی نقش و سهم تعریف کنیم و با کار جمعی تلاش کنیم مطالبه رهبری از ما که در قالب بیانیه گام دوم مشخص و تبیین شده است، تحقق بخشیم. لازمه این امر یک چیز است آن که ظرفیتها و قابلیتهای افراد را در نظر بگیریم. خواهش بنده این است بر روی عکس نوشتههای بعدی قدری تأمل داشته باشیم.