پدربزرگوارم ، استاد حبیب ، آرایشگر مردی بسیار باتقوا و پرهیزگار وساده زیست بود و فرزندانش راازکودکی با قرآن و نماز آشنا کرده بود
پدرم مارو همراه خود به مسجد ، جلسات مذهبی و قرائت قرآن می برد.
بعداز ورود به دبستان درکنار درس ها ،یادگیری قرآن رو به طور تخصصی آغاز کردم
بیشتر وقتم را در کلاس های قرآن و گوش دادن به نوارهای قرائت قرآن استاد عبدالباسط می گذراندم
در دوره راهنمایی چندین بار در مسابقات قرائت قرآن وتجوید قرآن رتبه برتر گرفتم همچنین کلاس آموزش قرآن به کودکان را در روستا دائر کردم
سال ۱۳۶۵ به گناباد رفتم ودردبیرستان شهید عباسپور ثبت نام کردم
بادوستم در گناباد در خانه پیرزنی اتاقی اجاره کردیم،هرروز صبح برایش نان می گرفتم، خرید خانه اش را انجام می دادم وبعد به مدرسه می رفتم
با برخورد خوبم نه تنها دانش آموزان بلکه مسئولان هنرستان هم جذب من شده بودند مدیر همیشه ازم به عنوان افتخار هنرستان یاد می کنه