فکر نکنید که با کشتن فرزندم طاقت مرا می‌گیرید ... فکر نکنید که با بریدن سر فرزندم قلب زینبی مرا پاره می‌کنید ... به خدا قسم که من منتظر بازگشت پیکر فرزندم هستم تا عطر سرورم حضرت زینب (س) را از آن استشمام کنم ... می‌خواهم او را در سینه ی خود فشار بدهم و عطر شهادت را استشمام کنم ... پسرم من هر روز منتظر بازگشت تو هستم تا با ریختن گل روی پیکرت عروسی تو را بگیرم ...  منتظر تو هستم و اشکها مرا آتش می‌ زنند ...تهنیت پسرم که در بهشتی ... تهنیت ... تکفیری ها همون موقع سر از بدنم جدا کردند و بعد دستام رو قطع کردند و ...... پیکرم مفقود بود تا اینکه بعد از ۵ سال پیکر بی سرم به کشورم بازگشت.