هدایت شده از آقامحمودرضا
💠سردارسپهبدشهیدحاج قاسم سلیمانی: 🍃🌸عملیات بزرگی درپیش داشتیم. چندتا از کار‌های قبلی با موفقیت لازم انجام نشده بود واز طرفی آخرین عملیاتمان هم لغو شده بود. من خیلی ناراحت بودم. به حسین گفتم:چندتا عملیات انجام دادیم، اما هیچ کدام آنطور که بایدموفقیت آمیزنبود. این یکی هم مثل بقیه نتیجه نمی‌دهد. گفت:برای چی؟ گفتم:چون این عملیات خیلی سخته وبعید میدانم موفق بشویم. گفت:اتفاقاً ما در این کار موفق و پیروز هستیم. گفتم: دیوانه شدی؟ در عملیات‌هایی که به آن آسانی بود وهیچ مشکلی نداشتیم نتوانستیم کاری از پیش ببریم آنوقت دراین یکی که کلا وضع فرق میکنه واز همه سخت‌تر است. موفق میشویم. 🍃🌸خنده‌ای کرد وبا همان تکه کلام همیشگی اش گفت: به تو می‌گویدکه ما در این عملیات پیروزیم.!! میدانستم که او بی حساب حرفی را نمی‌زند. حتما از طریقی چیزی که می‌گوید ایمان واطمینان دارد. گفتم: یعنی چه از کجا می‌گویی؟ گفت: بالاخره خبر دارم. گفتم: خب از کجا خبر داری؟ گفت: به ما گفتند که ما پیروزیم. پرسیدم:کی به تو گفت جواب داد: (س) دوباره سوال کردم. در خواب گفت یا در بیداری. با خنده جواب داد: تو چه کار داری. فقط بدان بی بی گفت که شما دراین عملیات پیروزخواهید شد. و من به همین دلیل می‌گویم که قطعا موفق می‌شویم. هر چه از او خواستم بیشتر توضیح بدهد. چیزی نگفت و به همین چند جمله اکتفا کرد. همان طور که گفتم همیشه به حرفی که می‌زد، داشتم. وقتی که عملیات با موفقیت تمام به انجام رسید. یاد حرف آن روز حسین افتادم و به ایمان و قاطعیتی که در کلامش بود. 🆔 @Agamahmoodreza