#حال_خوب
#عزیزم_حسین
پاییز از راه رسیده و ...
دارم فکر میکنم ...
قدر تمامِ برگهای زرد و نارنجی
با تو حرف دارم و ...
فرصتم خیلی کوتاه است ...
تشنهتر از همیشهام
برای دوست داشتن تو ..
برای گریه کردن به پایغمهایت
برای عشقبازی با نام شیرینت ..
برای جنون ..
یک عمْر خیلی کم است !
از حالا به بعد ..
دنیا و آدمهایش ...
بمانند برای هم
برای من اما ...
داشتنت ... دوست داشتنت
همهی زندگیست
تو حسینجان!
آن حالِ خوبی که میخواهمَش...
#به_قلم_غریب