هدایت شده از خودم
✨وقایع روز دوازدهم ✨ 🔻🔻🔻🔻🔻 🔴 رسیدن خبر به و بنی هاشم ✔️ شیخ مفید می نویسد: عبدالملک می گوید: من رفتم تا به مدینه رسیدم. به دارالاماره رفتم. 🔸عمروبن سعید گفت: چه خبر داری؟ 🔹گفتم: خبری که تو را خوشحال کند. حسین کشته شد و خانواده اش را به اسارت گرفتند. 🔸عمروبن سعید گفت: تو قاصد فتحی. بیرون برو و در کوچه های مدینه ندا کن. 🔹من بیرون رفتم و در کوچه های مدینه فریاد زدم: 🔺الا قُتِل الحسین. الا نُهِب الحسین!🔺 ⚫️▫️▪️▫️⚫️ 🔻چون صدا در شهر پیچید از صدای و و ندبه بلند شد. به نحوی که به خدا قسم هرگز چنین مصیبتی مثل مصیبت بنی هاشم ندیده بودم. از هر سو ناله واحسیناه، واغریباه بلند شد.  🔻🔻🔻🔻🔻 🔴 ام سلمه هم وقتی این خبر را شنید به شدت گریست و فریاد زد: «بالاخره فرزند مرا کشتند. خدا قبرهایشان را از آتش لبریز کند.» 🔻🔻🔻🔻🔻🔻 @bentolhoda_81