4⃣ فلسفه این همه سختی چیست؟ 🔰 سختی ها انسان را در منازل عرفانی نگاه می دارد. رفاه غفلت آور است. رفاه بیش از حد موجب می شود انسان از خدا، از خود، از تمدن و هویت و فرهنگ غافل شود و همین موضوع بحران هویت به دنبال دارد. 🔸آیا یک دانشجوی ریاضی یا فیزیک در رفاه و خورد و خوراک و خوابیدن است که به المپیاد راه پیدا می کند یا در سختی ها؟ 🔸 بنابراین سختی را خدا وارد می کند؛ خدایی که "أقرب من حبل الورید" است و از رگ گردن به انسان نزدیک تر. و بلندترین مقامات را برای او می خواهد. 🔸 پیامبر (ص) نیز با همه رنج یتیمی و آزار کفار و هجرت ساخت و در میان مردم زندگی کرد. 🔸بنابراین فلسفه سختی ها این است که انسان در حال یقظه و بیداری بماند و از خود، جامعه، همنوعان و از همه مهم تر خدا غافل نشود و در برابر شریعت حس مسوولیت داشته باشد.   🔸اما گاه آنچنان سختی های زندگی اوج می گیرد که انسان مستاصل شده و در این بین آنقدر تحت فشار است که نمی تواند به کسب این مقامات بیندیشد؛ آیا در اینجا ورود سختی ها نتیجه عکس ندارد؟ 🔸ببینید در جایی انسان به ظاهر از کوره در می رود و تحمل خود را از دست می دهد که خردمندی و عقلانیت و مراجعه به رسول باطنی که همان عقل است را نداشته باشد. در این زمینه به مثالی اشاره می کنم: 🔸فرض کنید گنجشکی وارد ساختمانی شده است برای رهایی دائم خود را به این طرف و آن طرف می زند و تلاش برای نجات می کند. همین عمل موجب می شود که زمینگیر شده و در اثر اصابت به جاهای مختلف، گیج بزند. در صورتی که اگر این گنجشک به جای این کار و به جای آن که گمان راه فراری نیست به آرامی گوشه ای بنشیندو اطراف را نگاه کند،قطعا پنجره ای باز خواهد یافت که از آن فرار کند. 📚حجة الاسلام بهرام دلیر استاد درس خارج و فقه واصول و فلسفه و عرفان پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی @bentolhoda_81