🌻🌾🌻🌾🌻🌾🌻 🌾🌻🌾🌻 🌻🌾 🌦 طلوع باران 🌦 🌾 جلسه چهاردهم 🌾 🌻علت بی‌ثمرگی🌻 اگر ما بی‌ثمریم، خودمان راه را بر مدبّر وجودمان بسته‌ایم و نگذاشته‌ایم کاری را که با اولیاء کرده، با ما نیز در رتبۀ خودمان بکند؛ چون مرگ را قبول نمی‌کنیم و به اختیار نمی‌میریم. درختی که میوه دارد، تسلیم مرگ شده و نه از سرمای زمستان فرار کرده، نه از گرمای تابستان، نه از خیسی باران و نه از وجین‌های باغبان. ولی ما هیچ‌یک از این‌ها را نمی‌پذیریم و هرچیزی را که کمترین فشاری برای نفسمان داشته باشد، دفع می‌کنیم. از طرف دیگر هم هرچه را خوشایند نفسمان باشد، بر خود بار می‌کنیم؛ و وقتی از خوشی‌اش لذت می‌بریم، لاجَرم از ناخوشی‌اش غصه می‌خوریم. تا جایی که عمدۀ غم و غصه‌هایمان بار اضافی است و هرچه هم سنّمان بالا می‌رود، وزر و وبالمان سنگین می‌شود. درحالی‌که واقعاً لازم نیست این همه بار بکشیم. ما پر از زوایدیم؛ اما نمی‌گذاریم اضافات را از ما بکَنند و راحتمان کنند. مثل کسی که کلّیه‌اش کار نمی‌کند و بدنش پر از زواید و سموم می‌شود! ادامه دارد... برگرفته از بیانات استاد عزیز سرکار خانم لطفی آذر @bentolhodahasanabad 🌻🌾 🌾🌻🌾🌻 🌻🌾🌻🌾🌻🌾🌻