🌹🍃🌹🍃 🌦 طلوع باران 🌦 🌺 جلسه بیستم 🌺 🌸جمله معشوق است و دیگر هیچ نیست.. حضرت علی (علیه‌السلام) در خطبۀ 87 در صفات متقین می‌فرماید: "قَدْ أَلْزَمَ نَفْسَهُ الْعَدْلَ؛ فَكَانَ أَوَّلَ عَدْلِهِ، نَفْيُ الْهَوَى عَنْ نَفْسِهِ." متقی، نفسش را ملازم عدل کرده و اولین عدل او نفی هوی از نفسش است. و در روایت دیگر آمده است: "مَنِ اسْتَحْيَا مِنَ النَّاسِ وَ لَمْ يَسْتَحْيِ مِنْ نَفْسِهِ، فَلَيْسَ لِنَفْسِهِ عِنْدَ نَفْسِهِ قَدْرٌ." هرکس از مردم حیا کند، ولی از نفس خود حیا نکند، نفس او نزد خودش قدر و ارزشی ندارد! عاشقی عین بیداری و حیات است و کسی که عشق حقیقی ندارد، هیچ ندارد. آن‌که عشق حقیقی را بیابد، دیگر همۀ جلوات معشوق برایش دوست‌داشتنی و رشددهنده است و خودش هم نمی‌داند چرا این‌همه او را دوست دارد. این عشقی است که تنها به بی‌نهایت تعلق می‌گیرد یا به شخصی و سیستمی که متصل به بی‌نهایت باشد. اما آن‌که به نازل‌تر از خود عشق ورزد، حتی اگر عشقش حرام نباشد، باطل است و سود و بهره‌ای ندارد؛ بلکه آن معشوق نازل به هر طرف برود، او هم می‌رود و اگر آن فانی و زایل شود، او هم رو به فنا و زوال سیر می‌کند. آن‌وقت است که حتی اگر با درک ناآرامی وجودش بداند گرفتار شده است، دیگر نه راه پس دارد، نه راه پیش؛ مگر اینکه به کلی توبه کند. ادامه دارد.. برگرفته از بیانات استاد عزیز سرکار خانم لطفی آذر به کانال شهید ابراهیم هادی بپیوندید 👇💐 @bentolhodahasanabad 🌹🍃🌹🍃