⚜
ادامه حکایت سوم:
«فلانی می توانی اینجا بیایی؟» عرض کردم: بله.
فورا خودم را به منزلشان رساندم به خیال اینکه بیماری شان تشدید شده و مشکل خاصی پیش آمده است.
هنگامی که به محضر شریف شان رسیدم، دیدم که کاملاً برآشفته هستند و نگرانی از تمام چهرهشان هویداست.
باز نفهمیدم که چه اتفاقی رخ داده است.
عرض کردم: مطلبی پیش آمده؟
فرمودند: بله.
عرض کردم : چه شده است؟
فرمودند : حکایتی را آیتالله شهید آقای مطهری _قدس سره_ در رابطه با مرحوم آیت الله آقا میرزا محمدتقی شیرازی _قدس الله نفسه_ نقل کرده اند که مرا نگران نموده است.
عرض کردم : چه حکایتی را؟
فرمودند : آقای مطهری نقل کردند که بزرگانی از علما را سراغ داریم که مقید بودند هیچ وقت کوچک ترین تجاوزی به حق کسی نکنند، این ها در داخل خانه، حاضر نبودند حتی یک بار به صورت یک امر از همسر یا فرزندانشان چیزی بخواهند. درباره مرحوم میرزا محمدتقی شیرازی _رضوان الله علیه_ که از مراجع تقلید بسیار بسیار بزرگ و استاد مرحوم آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری _اعلی الله مقامه_ بودند، نقل کردهاند که هیچ وقت به اهل خانه فرمان نمیداد.
حتی یک وقت که ایشان مریض بودند و خانواده ایشان برایشان شوربا (آش برنج) تهیه کرده بودند، بچه ها آمده بودند و غذا را دَم در در گذاشته و رفته بودند. ایشان هم مریض و در گوشه اتاق بستری بود و نمی توانست از جا بلند شود، چند ساعت گذشت، وقتی آمدند دیدند غذا را نخورده است. چرا؟ برای این که مستلزم این بود که یکی از بچه ها را صدا کند و بگوید این کار را برای ایشان انجام بدهد.
شبهه می کرد که آیا شرعاً برای من جایز است زنم را از آشپزخانه صدا کنم و بگویم این کار را انجام دهد؟
حال [اگر] در آنجا کاری به میل و رضای خودش می کند و من هم به او دستور نداده ام و خودش میگوید که مایلم در آشپز خانه کار کنم[مطلب دیگریست] اما کاری را که مستلزم این باشد که من به او فرمان دهم، نمی کنم.
(۱)
ادامه دارد...
_________________
۱. مجموعه آثار، ج ۲۳، ص ۲٨۵
📚 سلوک با همسر، ص۲۰.
#با_خانواده
#با_همسر
#با_کتاب
#سلوک_با_همسر
✨✨✨به رنگ بندگی✨✨✨
https://eitaa.com/joinchat/963706928Cddffbe9357