بسلام آمنين
۲۸ تیر ۱۴۰۲ / سال سوم گفت و گو با آن پسر جوان گوشواره دار! مهمترین اصول تبلیغ دین، ارتباط گیری مخاطب با محتوایی است که مبلغ ارائه می دهد. وقتی مخاطب با آنچه که می گویید ارتباط نمی گیرد، عمیق ترین و بنیادی ترین مطالب هم ابتر و بی فایده می شود. اساسا تبلیغی صورت نگرفته و هدایتی هم به افراد ابلاغ نشده . حال پرسش محوری این است که مخاطب با چه چیزی ارتباط می گیرد و نه فقط با گوش بلکه با قلب خود پذیرای کلام شما می‌شود؟ به عبارتی کلام چیست؟ بگذارید داستانی تعریف کنم. چند روز پیش مهمان یکی از اقوام بودم. از آپارتمان که بیرون آمدم، جوان همسایه (حدود۲۵ سال) را دیدم که ایستاده و منتظر کسی بود. اولین بار بود که پسر جوان گوشواره! دار می دیدم. صورتش جوش زده و روی گونه هایش هم خال خال قرمز بود. فهمیدم خون بدنش ناسالم است. بلافاصله با لبخند گفتم: سلام داداش، اهل هستی؟ اول شوکه شد! انتظار چنین برخوردی را نداشت. چرا که غالب طلبه ها، تنها شان نماز و روزه است که آنهم (معمولا) برای این قشر، محلی از اعراب ندارد.( که نباشد، ارتباطی شکل نمی گیرد و طلبه به صورت ساختاری منزوی می‌شود). جوان همسایه با تردید و تعجب گفت: نه تا حالا حجامت نرفتم. نزدیک شش هفت دقیقه برایش مفصل سخنرانی کردم، از چیستی حجامت (تعریف)، فوایدش (تصویر) و معرفی یک مرکز خوب برای حجامت (تصمیم). چون جوانْ مشهدی بود، چند روایت از امام رضا علیه السلام در مورد حجامت برایش گفتم(نقطه مشترک). از آنجاییکه و مثل همه ما برایش اهمیت داشت، سراپا گوش بود و نهایتا قرار شد برود حجامت. با هم رفیق شدیم و خیلی هم تشکر کرد. خواستم بگویم هر فرد و جامعه‌ای مهمترین است و بهترین گام برای ، دست گذاشتن روی نقاط مشترک.(اعراف۱۵۷/ آل عمران ۶۴). بعد از شناسایی نیاز مخاطب، باید کلام را به سه بخش تقسیم کرد: تعریف، تصویر(نظام فوائد) و تصمیم. مثلا یکی از مهمترین ، موضوع سلامتی انسانهاست. هیچ کس نمی تواند بگوید سلامتی برایم مهم نیست. نام این مدل سه وجهی، الگوی ساخت است(دریافت)، الگوی ساخت نظامات اجتماعی و ایجاد تغییر در نظم موجود به نفع دستگاه ایمان و اسلام. مطلب مشابه: آقای پناهیان، این طرف هم هنوز انقلاب نشده (اینجا) @besalamen_amenin
2.2هزار مشاهده