سیر نمایشگاهی تا پروانگی توی سخت‌ترین لحظه‌ها از مطالعه دست‌بر‌نمی‌داشت. یک‌بار که برای مبارزه با اشرار به جنوب کرمان می‌رفتیم، قرآن جیبی‌اش را بیرون‌آورد و مشغول خواندن شد. کمی که توی رفتارش دقیق‌شدیم، متوجه‌شدیم مشغول حفظ آیاتی از قرآن است.