#گروه_کتابخوانی
سلام و روز بخیر به همراهان عزیز
در دهه فجر انقلاب اسلامی ، کنار شما هستیم با معرفی کتاب زندگینامه سردار بزرگ اسلام و ایران
#قاسم_سلیمانی ؛ کتاب
#از_چیزی_نمیترسیدم
🍃🌷🍃🌷
کلا دو دست لباس داشتیم و یک کفش پینه کردهی پلاستیکی.
مادر لباسها را عموما چون که کک و شپش زیاد بود،. در آب جوش به شدت میجوشاند. بعد لب جوی میشست و خشک میکرد.
آنوقت ها از طرف شهر میآمدند خانهها را سمپاشی میکردند. مادرم به لباسهای ما گرد ددت که خیلی هم خطرناک بود، میزد تا به نوعی در مقابل شپش و کک ضدعفونی کرده باشد.
آرام آرام در سرمای شدید زمستانی، با حالت نیمه برهنهای بزرگ شدیم.
از همان ابتدای کودکی، حالتی از نترسی داشتم. ۱۰سالم بود. تابستان بود و مدرسه تعطیل. فصل درو کردن ما قبل از طلوع صبح تا غروب آفتاب بود.
پدرم یک گاو نر شاخزن خطرناک داشت که همه از او میترسیدند.
مرا سوار بر این گاو کرد که بروم به روستای دیگری که ۱۵ کیلومتر با خانه ما فاصله داشت و سرسبزتر بود و خانه عمهام همان جا بود.
گاو مغرور حاضر به فرمانبری نبود و با سر خود به پاهای کوچک من میکوبید. من این بیابان را تنها، سوار بر این حیوان خطرناک تا روستای عمهام رفتم.
🍃🌷🍃🌷
خرید اینترنتی کتاب از چیزی نمیترسیدم فروشگاه اینترنتی نشر هادی
http://nashrhadi.com/product/73/
🔸🔹🔸🔹
#کانال_پرسمان_اعتقادی_تربیتی
https://eitaa.com/joinchat/3397320738C0c4c71fad0