🌼 پرسش:
چرا برخي پيامبران عليهم السلام در رجعت بر ميگردند و برخي نه احتمالا؟
🌼 پاسخ:
با توجّه به آنچه از روایات اسلامى استفاده مى شود، رجعت، جنبه همگانى ندارد، بلكه اختصاص به مؤمنان صالح العملى دارد كه در یك مرحله عالى از ایمان قرار دارند، و همچنین كفار و طاغیان ستمگرى كه در مرحله منحطّى از كفر و ظلم قرار دارند، چنین به نظر مى رسد كه بازگشت مجدد این دو گروه به زندگى دنیا به منظور تكمیل یك حلقه تكاملى گروه اول و چشیدن كیفر دنیوى گروه دوم است.
به تعبیر دیگر گروهى از مؤمنان خالص كه در مسیر تكامل معنوى با موانع و عوائقى در زندگى خود روبرو شده اند و تكامل آنها ناتمام مانده است حكمت الهى ایجاب مى كند كه سیر تكاملى خود را از طریق بازگشت مجدد به این جهان ادامه دهند، شاهد و ناظر حكومت جهانى حق و عدالت باشند و در بناى این حكومت شركت جویند، چرا كه شركت در تشكیل چنین حكومتى از بزرگترین افتخارات است. و بعكس گروهى از منافقان و جباران سرسخت علاوه بر كیفر خاص خود در رستاخیز باید مجازاتهائى در این جهان، نظیر آنچه اقوام سركشى مانند فرعونیان و عاد و ثمود و قوم لوط دیدند ببینند، و تنها راه آن رجعت است.
امام صادق علیه السلام در حدیثى مى فرماید، «ان الرجعة لیست بعامة، و هى خاصة، لا یرجع الامن محض الایمان محضاً، أو محض الشرك محضاً:[۱] رجعت عمومى نیست بلكه جنبه خصوصى دارد، تنها گروهى بازگشت مىكنند كه ایمان خالص یا شرك خالص دارند»"(1)
« آنچه از اخبار ... استفاده میشود پیغمبر اكرم صلى الله علیه و آله و ائمه طاهرین همگى رجوع می نمایند و اول كسى كه رجعت میكند حضرت حسین علیه السّلام با اصحابش میباشند و بعضى اخبار دلالت دارد كه ائمه دو رجعت دارند یكى انفرادى و دیگر اجتماعى، بلكه چنانچه مجلسى از كلینى و صفار از حضرت باقر«ع» روایت كرده امیر المؤمنین علیه السّلام داراى رجعت هاى متعدد خواهد بود.
و همچنین رجعت بعضى از انبیاء سلف و سابقین و برخى از اصحاب ائمه و كسانى كه در انتظار حضرت مهدى بودهاند و جمعى كه داراى ایمان محض یا كفر محض باشند وعده از ظلمه آل محمد و قاتلان حضرت ابى عبد الله علیه السّلام از اخبار استفاده می شود ولى چون بعضى از این اخبار قطعى الصدور نیست باید تصدیق اجمالى به رجعت عده ای داشت و خصوصیات دیگر آن معلوم نیست. و مدت رجعت را نیز جز خدا نمی داند زیرا منتهى به قیامت می شود.»(2)
پیامبر اعظم (ص) فرمودند: زمانى که قائم آل محمد (عج) خروج نماید و سلطنت بدست او برسد، در آن زمان نبى اکرم (ص) و امیر المؤمنین خروج خواهند نمود در حالى که امیرالمؤمنین صاحب عصا و میسم است. که نقش آن بسم اللَّه است و با آن بر پیشانى افراد نقش مىزند که این فرد مؤمن است و نیز نقش میسم بسم الکافر است که با آن بر پیشانى کافران نقش مى زند تا افراد کافر از مؤمن باز شناخته شوند، در آن زمان همه ائمه علیهم السلام رجعت خواهند نمود تا امیر المؤمنین (ع) و مهدى صلوات اللَّه علیه را یارى کنند، خصوصا انبیائى که در راه خدا آزار فراوان دیده اند، نظیر زکریّا و یحیى و حزقیل و سایر انبیائى که بدست کافران کشته یا مجروح گشته اند و همانا اخبار فراوان مستفیضى در باره رجوع ایشان به دنیا و انتقام کشیدن از قاتلین آنها و انتقام از خون حسین (ع) وجود دارد.(3)
بنابراین یکی از فلسفه های رجعت انبیاء و اولیاء، تکامل آنها و جبران آزارهایی است که به آنها رسیده است؛ پس دلیلی ندارد که همه آن بزرگواران دوباره به این دنیا بازگشت داده شوند.
پی نوشت:
۱. یكصد و هشتاد پرسش و پاسخ،آیت الله مکارم، ص: ۵۶۳.
۲. كلم الطیب در تقریر عقاید اسلام،سید عبدالحسین طیب، ص: ۶۰۱.
۳. مجلسی،محمد باقر، بحارالانوار، ترجمه جلد سیزدهم، دوانی،ص۱۱۶۵
https://eitaa.com/joinchat/3397320738C0c4c71fad0