«ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً فَكَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقینَ [مومنون/۱۴] آن گاه آن نطفه را علقه گرداندیم، پس آن علقه را به صورت پارهگوشتى درآوردیم، پس آن پارهگوشت را استخوانهایى ساختیم و بر استخوانها گوشت پوشاندیم، سپس او را با آفرینشى دیگر پدید آوردیم پس همیشه سودمند و بابركت است خدا كه نیكوترین آفرینندگان است.»
در این آیه سیر آفرینش انسان منجر به خلقت روح می شود؛ بنابراین روح انسانی موجودی تحت امر الهی و مخلوق خداست نه اینكه بخشی از خدا باشد.
علامه طباطبائی در تفسیر سترگ المیزان در ذیل این آیه شریفه (وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِى) ضمن بحث از معنای آیه و تفسیر آن چند روایت نیز نقل می كند كه برای روشن شدن بحث ذكر می شود:
۱. در تفسیر عیاشی از محمد بن مسلم از ابی جعفر (امام باقر) ـ علیه السلام ـ روایت كرده است كه گفت: من از حضرت از معنای آیه و نفخت فیه من روحی سؤال كردم فرمود: خداوند روحی را خلق فرموده و از آن در آدم ـ علیه السلام ـ دمید.
۲. در همان كتاب از ابی بصیر از ابی عبدالله ـ علیه السلام ـ روایت كرده است كه در ذیل آیه شریفه و نفخت فیه من روحی... فرمود: خداوند موجودی را خلق كرد و روحی را هم آفرید، آنگاه به فرشته ای دستور داد آن روح را در كالبد بدمد، نه اینكه بعد از نفخ، چیزی از خدای متعال كم شده باشد و این از قدرت خدا است.[۲]
پس براساس آنچه بیان شد مقصود از روح الهی كه در هنگام خلقت در انسان دمیده شده است، خلقت خاصی است كه از جانب خداوند و امر آن حضرت صورت پذیرفته است كه این روح منشاء علم، تفكر و عقل و اراده بشر به شمار می آید و استعداد و توان آن به حدی است كه می تواند صاحبش را به بالاترین كمالات برساند اگر قدر بداند و خویش را ارزان نفروشد. که خدای متعال برای عظمت دادن و ارج گذاردن به روح، آن را به خود نسبت داده است و الا هرگونه تركیب و جزء برای خداوند محال و بی معناست تا چه رسد جزئی كه جدا شود.
[۱]. علامه طباطبائی، تفسیر المیزان، ج ۱۲، ص ۱۵۵.
[۲]. علامه طباطبائی، تفسیر المیزان، ج ۱۲، ص ۲۵۱.
🔺🔸🔹
⇝ پرسمان اعتقادی
https://eitaa.com/joinchat/3397320738C0c4c71fad0
🔺فقط
#بالینک به اشتراک بذارید👌
࿐🌸❒○🌼○❒🌸࿐
࿐🌸❒○🌼○❒🌸࿐