❇️مردم داری علیه السلام 💢یک کسی تو مدینه بود خیلی شوخ طبع بود . 📝من در روایت دیدم یک کسی بود تو مدینه شوخ طبع گاهی امام حسن مجتبی ـ علیه السلام ـ می رفت سراغش که یک روز رفت آقا سراغش و فرمود: 🔸حالت چطور است؟ 🔹گفت آقا نه خدا ازم راضی نه شیطون نه خودم 🔸آقا یه لبخندی زد فرمود: 🔹این چه جوابی است که میدی من میگم حالت چطور است؟ 🔸گفت آقا حالم همینه نه خدا، نه شیطون، نه خودم 🔹آقا فرمودند چرا؟ 🔸گفت خدا ازم راضی نیست 👈چون خدا میگه اطاعت منو بکن گناه نکن منکه گوش نمیدم به حرفش 👈🔥شیطان ازم راضی نیست شیطان میگه بیا مرید محض من شو اصلاً نماز نخون مسجد نرو خب اونم گوش نمیدم حرفشو ؛بالأخره مسجدمو میام نمازمو میخونم 👈خودمم ،نفسم به من میگه همیشه بمون پیر نشو از این دنیا نرو مریض نشو خب من نمیتونم که جوابشو بدم؛ مریض میشم پیر میشم از دنیا میرم 👈پس نه خودم نه خدا و نه شیطان 💟امام یه لبخندی زد . ❌الان بعضی اوقات جلسات با بطالت سپری میشه؛خود پیغمبراکرم(ص) فرمود: 🔸أنا أمزح؛ من اهل شوخی ام اهل مزاح هستم 📖وکتاب هایی دیدم نوشته شده جمع آوری کردند شادی ها شوخی های اهل بیت را . 📌اما جایی دیگر هم داریم که شخصی اومد خدمت امام مجتبی ـ علیه السلام ـ گفت : 🔺آقا الان فلان جا بودم یک کسی پشت سر شما حرف می زد؛آقا به او بی اعتنایی کرد. 👈 آقایون میدان ندهید به اینجور افراد ائمه ما میدان نمی دادند اگه درستم باشه سخن چینی است اگه یک کلاغ چهل کلاغشم نکرده باشه و اشتباه نشنیده باشه . 💠حجت الاسلام دکتر 🔮✨🔮✨🔮✨🔮✨🔮✨🔮 🆔 @besooyezohur