با كوهي از دريغ و ملامت براي شام زينب رسيده است به دروازه هاي شام   اي غرق ماجراي تپش خيز كربلا بگذار تا بگويمت از ماجراي شام   داغي عظيم در دل و قصدي عظيم تر زينب چنين رسيد به ظلمت سراي شام   آنان كه محو زيستني كربلايي اند عادت نمي كنند به آب و هواي شام   در اولين مقابله تشخيص مي دهد بوي هزار توطئه را در فضاي شام   زينب سفير نهضت خونبار كربلا كوهي است در برابر فرمانرواي شام   مي گويد از حقيقت و مي گويد از حسين وز خائنان كوفه و ظلم و جفاي شام   بگذار فاش گويمت آن خطبه بليغ تكرار كربلاست ولي كربلاي شام   روحي چنين عظيم و كلامي چنين بلند آزاد و پاك مي رهد از تنگناي شام   امروز از پس گذر قرن ها هنوز پيداست نقش واقعه در جاي جاي شام   ▪️شعر از سید حبیب حبیب پور 🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨ 🆔 @besooyezohur