✨باسم رب المهدی✨ 💟يکي از اصحاب امام هادی علیه السلام به نام حسن بن مسعود آمد پيش حضرت . 👈اين روايت در تحف العقول آمده. 🔹مي‌خواست برود خانه‌ي امام هادي(ع)؛ در راه دو سه تا حادثه برايش پيش آمد . 💢انگشتش يک جايي گير کرد زخمي شد بعد در راه که داشت مي‌آمد يک اسب سواري از پشت آمد خورد به شانه‌اش و خيلي ضربه‌ي محکمي به او زد و صدمه ديد . ♨️در بين جمعيت يک جايي هم که بود لباسش گير کرد پاره شد . 🔸گفت : 🔥امروز ديگر خيلي روز شومي است از در و ديوار براي ما مي‌بارد، خدا نحوست اين روز را از ما رفع بکند . 🔹تا آمد خدمت حضرت، امام هادي عليه السلام فرمود : 🔸"يا حَسَن هذا وَاَنتَ تَخشانا"؛ تو اين افکار را داري و با ما نشست و برخاست مي‌کني⁉️به اين شکل بدبين هستی به همه چيز⁉️ 🔹بعد حضرت فرمود : 🔸چوبي که در زندگي از اعمالتان مي‌خوريد را چرا تقصير روزها مي‌گذاريد؟  🔹ما ذَنبُ الاَيّام؛ گناه ايام چيست؟ حَتّي تَشَعَّمُ بِها؛ که فال بد مي‌زنيد ⁉️ 🔸"تَرمي بِذَنبِکَ لِما لاذَنبَ لَه "؛گناهت را مي‌اندازي گردن کسي که گناهي ندارد؟ 💟بعد حضرت فرمود که : 🔸تعبيري که آقا کرده‌اند اين بود که فرمودند : 🔹شما جايي که مي‌خواهيد برويد توکل بر خدا بکنيد،اين چيزها را به آن اعتنا نکنيد . 🖌بنابراين اگر هم در بعضي از روايات براي بعضي از ساعات و ايام يک نحوست و شومي شمرده شده که هست اين طور نيست که دست خدا را ببندد. ✅ملک را خدا دارد آدم با توکل بر خدا حلش مي‌کند. 💠 حجت الاسلام 🌸 🌸 🌼✨🍃🌼✨🍃🌼✨🍃🌼✨🍃 🆔 @besooyezohur