🔸بسم الله النور🔸 🍃اعمال حج تمام شده بود. مردم به خانه ها رفته بودند. آخرشب بود، مسجدالحرام خلوت شده بود. رفته بودم درآن خلوت قدری بنشینم،قصد عبادت نداشتم میخواستم تماشا کنم آسمان را ، زمین را ، کعبه را 👈یک وقت دیدم خانمی در چند قدمی من رو به کعبه نشسته بود دستش را به طرف کعبه کرد و رو به من گفت این را میبینی❓❓از بچگی تا حالا یک حاجت مرا نداده است. ❌با خدا دعوا داشت. 🔹گفتم چطور⁉️ 🔸گفت :چهارساله بودم مادرم را گرفت هشت ساله بودم پدرم را گرفت از شوهر هم خیری ندیدم، رزق را هم دو روز فراوان و یک روز  کم میکند . 🌀خوب است آدم عقده هایش را نزد خدا باز کند وقتی عقده را پیش خدا باز میکند خیلی قشنگ و شیرین است. ✅خلاصه طلبکار بود. 🍃گفتم سفر اول شماست❓ 🍂گفت :نه سفر چهارم. 🍃گفتم :خیلی رو داری❗️❗️در تهران آدمی هست که چهار مادر و چهار پدر دارد پدر و مادر خودش،پدر و مادر پدرش ،پدر و مادر مادرش، پدر و مادر زنش که اینها هم پدر و مادر هستند. چقدرهم ثروت دارد هیچ گرسنگی هم نخورده است ولی هنوز مسجدالحرام نیامده است شما چهارسفر آمده ای ، اینجا نشسته ای با خدای خودت عبادت کرده ای بدنت هم ماشالله صحیح و سالم است... 🍃دیدم الان است که لبخند،او را بگیرد بلند شد و به طواف رفت. ✅کسی که تنها به قاضی میرود و طلبکار میشود اینطور است. میدانم سخت است اما هروقت حالت خوب شد شنگول شدی در جای خلوت سرجانماز عطای خدا را در حق خودت ببین، هم آنچه را که الان عطا کرده است و هم آنچه را که بعد از این عطا میکند. بگذار طلبکاری هایت از خدا کم شود ، آدم سبک میشود. ✨مرحوم حاج اسماعیل دولابی 💠✨💠✨💠✨💠✨💠✨💠 🆔 @besooyezohur