#همراه_با_کاروان_حسینی
🌷باسم رب الحسین🌷
♨️خطیب بالای منبر بود به سخنرانی.
🔥یزید لَم داده بود و نگاه پُر امیدش را دوخته بود به مسلمانان سُفیانی،
تا جبران کند زخم حقارتی را که زینب در تالار به جانش نشانده بود.
🌴باز ماندگان کاروان، در گوشه ای ایستاده بودند، مظلوم و غمزده.
🔹خطیب گفت : حمد و سپاس خدایی که محمّد را به پیامبری برگزید،
و آل ابوسفیان را برگزید به خلافتِ بر مسلمین.
🔸مردانِ این زنان و کودکان اسیر، آنانی بودند که بر خلیفه شوریدند،
🙏سپاس خدا را که آنان را به سزای کردارشان رساند و سردمدارشان، حسین را نیست و نابود کرد.
🔹حسین فرزند آن کسی بود که فرزندان شما را در صفین کُشت.
🔸او فرزند کسی بود که حُرمت قرآن را نگه نداشت و به حکمیت تن نداد،
🔹او فرزند علی بود. همان کس که هر زمان معاویه دست نوازش بر سر ایتام می کشید،
🔸و با بره ها و بزغاله های نوپا از آنان دلجویی می کرد، علی شبانه آنها را به یغما می برد،
🔹و حسرت و آه بر دلهای کوچک ایتام می نشاند.
🍃به صدای خروش سیدالساجدین، خطیب از سخن ماند.
💚سیدالساجدین گفت : وای برتو! چرا برای خشنودی خلق اکاذیب می گویی⁉️
🍀نگاهها سوی او چرخید، یزید ترسید.
💜سیدالساجدین گفت : من هم می خواهم از فراز این چوبها با مردم سخن بگویم.
و به سوی منبر حرکت کرد.
💥ولوله ای در گرفت و یکی از مردان فریاد کرد.
🔹گفت : خلیفه اجازه دهد او سخن بگوید.
🔸یزید گفت : او از خانواده ای است که اگر لب بگشاید چون ساحران عقول را زایل کند،
و ابلهان را فریفته نماید.
🔹حاضران به همهمه آمدند، یکی فریاد کرد.
🔸گفت : مگر ما ابلهیم که بی جهت فریفته شویم؟
🔹خطیب وامانده بود و یزید چاره ای نداشت.
🔸عاقبت به اکراه پذیرفت و خطیب از منبر به زیر آمد و سیدالساجدین بالا رفت.
🙏حمد وسپاس گفت پروردگارش را و ادامه داد،
🔹گفت : ای جماعت مردم! خداوند به ما شش خصلت عطا فرموده و بر هشت ویژگی برتری داده.
🔸عطا فرمود به ما، علم و بردباری، و سخاوت و فصاحت و شجاعت،
و محبت در قلوب مومنان را به ما ارزانی داشت.
و بر دیگران برتری داد، و محمّد و علی و فاطمه، جعفرطیار و حمزه، و حسن و حسین و مهدی را، از ما انتخاب کرد.
✅پس هر که مرا شناخت، می شناسد، و هر که نمی شناسد بداند،
✨منم علی بن حسین!
🍃من پسر مکّه و منایم، من پسر زمزم و صفایم.
✨من فرزند کسی هستم که حجرالاسود را با ردای خود حمل کرد و بر جای خود نصب کرد.
🍃من فرزند بهترین طواف کنندگانم، من فرزند بهترین حج گزاران و تلبیه گویان ام،
✨من فرزند کسی هستم که بر بُراق نشست و به آسمان رفت،
🍃من فرزند پیامبری هستم که در یک شب از مسجدالحرام به مسجد القصی رفت،
✨من فرزند کسی هستم که جبرییل او را تا سدره المنتهی بُرد،
🍃من فرزند کسی هستم که با ملائک آسمان نماز گزارد.
✨منم فرزند پیامبری هستم که خدای بزرگ بر او وحی فرستاد،
🍃منم فرزند محمُد مصطفی، منم فرزند علی مرتضی،
✨من فرزند کسی هستم که بینی گردن کشان را به خاک مالید تا به کلمۀ توحید اقرار کردند،
🍃من پسر کسی هستم که در برابر پیامبر با دو شمشیر و نیزه می جنگید، دو بار هجرت کرد، دو بار بیعت کرد، و به سوی دو قبله نماز گذارد.
✨در بدر و حُنین با کافران به جنگ برخاست و به اندازۀ یک پلک زدن کفر نورزید.
🍃منم فرزند صالح مومنان، منم فرزند وارث انبیا، منم فرزند نابود کنندۀ مشرکان، منم فرزند امیر مسلمین،
✨منم فرزند فروغ جهادگران، منم فرزند زینت عابدان، منم فرزند افتخار گریه کنندگان.
🍃منم فرزند بردبارترین صابران، منم فرزند با فضیلت ترین نماز گزاران.
✨من فرزند کسی هستم که جبرییل او را تایید کرد و میکاییل او را یاری کرد.
🍃من فرزند کسی هستم که حرم مسلمین را پاسداری و با مارقین و ناکثین و قاسطین به نبرد پرداخت.
✨من فرزند بهترین قریشم. من پسر اولین ایمان آورنده به خدا هستم،
🍃من پسر اولین سبقت گیرنده، شکنندۀ کمر مشرکان و نابود کننده مشرکان هستم.
✨من فرزند کسی هستم که به مانند تیری از تیرهای خدا، زبان حکمت بندگان خدا، یاری کنندۀ دین خدا،
🍃ولی امر خدا، بوستان حکمت خدا، و حامل علم خدا بود.
✨من پسر کسی هستم که جوانمرد و سخاوتمند، نیکوکار و گِردآور خیرات، آقا و بزرگ، ابطحی، راضی به خواست خدا، پیشگام در مشکلات، صبور، همیشه روزه دار، پاکیزه از هر آلودگی و بسیار نماز گزار بود.
🍃او شیر حجاز و بزرگ عراق از مکی و مدنی، حنیفی، عقبی، بدری، اُحُدی، شجری و مهاجری است، و در همه صحنه ها حضور داشت.
✨او سید عرب و شیر میدان جنگ و وارث دو مشعر،
🍃پدر حسن و حسین، جدم علی بن ابیطالب است،
✨من فرزند فاطمه، بانوی بانوانم.
ادامه👇👇