رسیدیم گاراژ ماشینای نجف🚍
و آقا میثم، آقا مرتضی و آقا محمد زیادی دنبال ماشین برای مهران بودن 🚶
♨️اما خبری از ماشین
برای مهران نبود
برای شلمچه خیلی بیشتر اتوبوس بود💢
یکی از بچهها پیشنهاد داد بریم شلمچه خب😁
خب بنده خدا، ماشینامون که
تو پارکینگ مهرانه😅😅
خستگی فشار آورده ها😆
📿نماز مغرب و عشام نخونده بودم
چفیه رو انداختم
یه مُهر تربت هم یکی از رفقا داد
الله اکبر🙌
چندنفر شدیم برا نماز..🚩
لحظاتی بعد،
یه اتوبوس خوب
به لطف زحمت دوستان
و یقینا عنایت ائمه
علیهم السلام
جور شد..😍🚍
برا ملاحظاتی که
سفر کاروانی داره،
اتوبوس بصورت دربست
هماهنگ شد✅
فقط یه زائر غریبه
تنها بود و ماشین پیدا نمیکرد
سوار کردیم☘
حرکت که کردیم
فرمانده توضیحاتی
درباره کرایهها دادن📢
زائر اولی ها کرایه مهران رو مهمان کاروان بودن😍
بقیه کاروانم هر نفر ۶ دینار هیأت بهشون تخفیف داد و کلا ۱۰ دینار شد تا مهران💰😍
و این از برکات اصحاب خراسانی 🌷
بعدش آقا میثم اعلام کردن
حالا که تخفیف دادیم
و زیارت اولی ها هم
رایگان🍃👇
هر کی هر چقدر خواست،
بیشتر بانی بشه
که به هیأت میرسه..🚩
بنا بود ۱۰ دینار بدیم،
یکی ۲دینار اضافه میداد،یکی ۱ دینار، یکی ۵ دینار و.. و این اضافه ها میرفت برای هیأت..🔖
جمع این مراودات مالی از اون تخفیفها و رایگانی زیارت اولی ها با بانی و.. تا تشویق به کمک به هیأت، انگار با یه تیر چند نشون زدنه و کار قشنگیه🔖🌷
خدا قوت✅
اتوبوس در راه مهرانه🚩
شب آخره که دسته جمعی با کاروان هیأت و جمع رفقا، تا صبح یکجا بودیم و تو اتوبوس استراحت کردیم😴
#سفرنامه_اربعین۱۴۴۵
#پایان_روز_نهم
(۹)
▪️
@beytonabi_ir