به کجامینگری... ؟ به همان بهشتی که قرار است همچون مولایت بدون سر وارد آن شوی؟ نمی دانم خداوند چه فرقی بین چشمان تو و چشمان ما گذاشته است... که عڪس چشمان تو دل را دگرگون می کند؟! که نگاه گیرای چشمانت را آسمان هم بر نمی تابد ... و اڪنون میفهمم که نه ؛ فقط میدانم ڪه چه چیزآن چشـمها را چنان گیرایی و هیبتی میداد و همگان را در مقابلش به زانو در می آورد... همه را متعجّب می ساخت و همه را درگیر می ڪرد... دریایی ڪه در آن چشمها مشهود است ، حاصل اشڪ های شبانه تو در بارگاه احدیت بــود... حاصل آن بود ڪه راهی برای خود به دنیــا و ما فیها ...